منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

مراقب باشید او برنده جایزه صلح نوبل است!

 سرزمین" اهرام ثلاثه" این روزها دیگر چون "نیل" آرام نیست و در تب و تاب بزرگترین تغییر 30 سال اخیر است. سالهاست که نام حسنی مبارک چون مجسمه ابوالهول( اگر نگوییم چون فرعون!) بر پیشانی ریاست جمهوری مصر حک شده و مردم نیز کم کم باورشان شده بود که او قدرت مطلق مصر است وچاره ای نیست تا زمانی که خودش بخواهد بمیرد!

در طول این سال های اخیر جنبش "اخوان المسلمین" که گاهی نام حماس مصر نیز برآن می نهند در میان فضای اختناق و خفگی رسانه ای در براب این اژدهای هفت سر قدرت خاندان مبارک ایستاده و تا مجالی یافته بر سر او فریاد کشیده و تاوان این فریاد را در زندان های مبارک داده است.

علاوه بر این حزب احزاب دیگری نیز دراین راه وارد شده و با رویکرد دموکراسی خواهی به مقابله با مبارک برخاسته اند. مانند حزب "کفایه " و حزب" الغد" 

اعتراضات مردمی  ناشی از خفقان سی ساله همچون عقده ای ترکید و سراسر مصر را فراگرفت. غرب دست پاچه شده و به شدت نگران است. 

اما غرب مدتها قبل از امروز ، پیش بینی میکرد که مبارک روزی به دست مردم مصر سرنگون خواهد شد. لذا گزینه هایی را جهت شکل دهی به انقلاب های بلقوه ای که درسینه مردم آماده فوران بود مهیا ساخت.

یکی از آنها محمد البرادعی چهره مشهور بین المللی که به کشورش برگشته است. و سعی دارد قبای رهبری انقلاب را بپوشد تا مبادا اسلالمگرایانی که سالیان سال در بند مبارک بوده اند هدایت مردم را به دست بگیرند.

خستگی مردمی از یکنواختی قدرت سی ساله ، عدم اعتماد مردم به دیگر احزاب برای شکست خاندان مبارک ووجهه بین المللی وی بر سیل هواداران البرادعی می افزاید و این روزها رسانه های مصری که کمتر زیر چتر سانسور مبارک هستند سرشار از طومارها و اعلام حمایت های مردم و نخبگان از جنبش تغییر به سرکردگی البرادعی است.

البرادعی شخصیتی است که به دلیل وجهه بین الملی که دارد دو گروه اسلامگرایان و دموکراسی خواهان مصری که اختلافات بنیادین دارند برای شکست رقیب مشترک روی او به وحدت رسیده اند. 

اما مراقب باشید او برنده جایزه صلح نوبل است!

 اما البرادعی کیست؟

خبرگزاری فارس می نویسد:  

 

                                          

"او هفدهم ژوئن 1942 در خانواده‌ای‌ متوسط‌ در قاهره، پایتخت مصر بدنیا آمد. پدرش مصطفی ‌البرادعی وکیلی متبحر بود و برای همین پسر نیز راه پدر را در پیش گرفت و در سال 1962 از دانشکده حقوق دانشگاه قاهره موفق به اخذ لیسانس شد.
دو سال بعد به خدمت وزارت امورخارجه مصر درآمد و به عضویت هیات نمایندگی این کشور 

 در سازمان ملل‌متحد منصوب شد. عزیمت او به ایالات‌متحده فرصتی شد تا با پشت سرگذاشتن  

دوره تحصیلات  تکمیلی در  مدرسه  حقوق  دانشگاه‌ ایالتی ‌نیویورک  در سال 1974 موفق به  

کسب  درجه دکترای حقوق بین‌الملل شود.
آشنایی البرادعی با آژانس از زمانی آغاز شد که دوبار  از  سوی  وزارت  امور خارجه ‌مصر 

 ماموریت یافت به عنوان  نماینده  حقوقی و  کنترل تسلیحاتی مصر در  سازمان  ملل‌متحد  در 

 نیویورک و ژنو خدمت کند. وی طی یک دوره چهارساله حدفاصل سال‌های 1974 تا 1978 

 دستیار ارشد وزیرخارجه مصر شد اما آغاز به کار او در سازمان‌ملل بر فعالیتش در وزارت‌ 

خارجه این کشور نقطه پایان نهاد.
همکاری  البرادعی با  نهادهای  وابسته  به سازمان‌ملل‌متحد با پذیرفتن مسوولیت برنامه‌حقوق 

‌بین‌الملل  انستیتو  تحقیقات‌  و  آموزش  ملل‌متحد   (UNITR)  در سال 1980  آغاز  شد. این  

همکاری  رهگشای افزایش همکاری‌های او با این سازمان شد.
در سال 1984 به عضویت دبیرخانه آژانس‌بین‌المللی‌انرژی  اتمی  درآمد.  مهمترین سمت‌های 

 او پیش از آن که در سال 1993 به عنوان دستیار  دبیر کل‌ آژانس   درامور  روابط ‌خارجی  

منصوب  شود، مشاورحقوقی آژانس بوده است.
مقارن با عضویت در دبیرخانه  آژانس  وی  حد فاصل سال‌های 1981   تا 1987  استادیار  

رشته حقوق‌ بین‌المللی مدرسه حقوق  دانشگاه  ایالتی نیویورک بود.  البرادعی چهارمین دبیر 

کل  آژانس بین‌المللی انرژی‌اتمی بود."  

حداقل برای آزادی خواهان جهان واضح و مبرهن است که البرادعی در جریان پرونده های هسته ای ایران و کره شمالی علی رغم تلاش جهت نشان دادن وجهه بیطرفانه خود به طور آشکارا تحت تاثیر لابی های صهیونیستی و ایالات متحده امریکا بود و گاهی اعتراض شدید اعضای آژانس را به نحوه رفتار منفعلانه خود بر میانگیخت.

 

اما ورود البرادعی به مصر به چه معناست؟ 

آیا حضور وی در این عرصه با چراغ سبز اربابان امریکایی بوده است و یا خود البرادعی ناگهان به یاد خاطرات دوران جوانی و مصر قدیم افتاده و تصمیم گرفته است تا با ایجاد جنبش اجتماعی زمینه رسیدن به مسند ریاست جمهوری مصروخدمت به مردم کشورش را فراهم کند؟ 

فرض دوم به علت گرایشات محسوس وی به غرب و انفعال نشان داده شده در دوران ریاست آژانس کمی دور از ذهن می رسد.

اما فرض اول کاملا با منطق سیاسی این دوران جور در می آید. البرادعی برنده جایزه صلح نوبل است واهدای این جایزه بنا بر شواهد متقن یعنی تعهد به دفاع ازاسرائیل در همه شرایط!

او یک چهره بین المللی است که تجربیات فراوانی دارد لذا عدم به کارگیری از وی در یکی از سمت های سازمان ملل  کمی مشکوک است. و خبر از ماموریت جدید وبزرگ دیگری برای او می دهد. 

به نظر می آید آمریکا از برگزاری انتخابات در عراق و افغانستان درس بزرگی گرفته است. ایالات متحده خوب میداند که اگر زمینه دموکراسی واقعی در کشور های اسلامی آماده شود به طور قطع گرههای اسلام گرا به پیروزی می رسند .لذا نمی خواهد در مصر نیز عرصه را واگذار نماید. کشور مصر نقش تعیین کننده ای در انزوای اسرائیل دارد و اگر گروههای اسلام گرا به پیروزی برسند اسرائیل به تمام معنا درگردابی وحشتناک خواهد افتاد که اضمحلالش را در پی خواهد داشت. 

از طرف دیگر ایالات متحده و لابی های صهیونیستی تاآنجا که توانسته اند از گاو مبارک دوشیده اند و اینک دیگر از این آستان برایشان راه امیدی  نمانده است. اما با تغییر پوسته قدرت در مصر راههای زیادی به روی آنها گشوده خواهد شد.

احتمالاورود البرادعی به بحث انتخابات مصر به جهت کاهش احتمال پیروزی اسلامگرایان بوده است. امری که تاکنون نتیجه داده است و گروههای اسلامگرا به علت عدم درک از توانایی های ذاتی خود در رهبری مردم در حال حل شدن در محلول جنبش تغییر البرادعی هستند. 

به هرحال البرادعی به مصری ها ثابت کرده است که توان ایستادن در برابر قدرت مبارک را به دلیل وجهه بین المللی خود دارد و مبارک نیز به همین دلیل از برخورد با او عاجز است لذا گروههای مخالف دولت بر سر حمایت او به اجماع رسیده اند .

البرادعی باید بداند مصر کشوری عرب و مسلمان است و علی رغم تلاش های 30 ساله مبارک در کمرنگ کردن وجهه ضد صهیونیستی مصر، اما جوانان غیور این کشور اسیر این توطئه ها نشده اند. 

گروههای اسلام گرا می بایست خطوط قرمز خود را در رابطه با اسرائیل به طور واضح با او مشخص کنند و در برابر ملت مصر موضع مشخص وی را درباره اسرائیل بخواهند تا دوباره البرادعی مجری کمپ دیوید جدیدی نشود و ...

فراموش نکنید البرادعی برنده جایزه صلح نوبل است!

 

نظرات 2 + ارسال نظر
احمدرضا پنج‌شنبه 16 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 01:19 ق.ظ

سلام داداش
میگم تو خیلی باحالیا
نه به جان خودم شوخی نمیکنم
خیلی دقیق و محکم استدلال میکنی
کارشناس!! های رسانه ملی رو گذاشتی تو جیبت
ای ول

[ بدون نام ] جمعه 17 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 04:42 ب.ظ

ببین قبل ازینکه بگی داریوش مهدی...
میگم -نویسنده کامنت=داریوش!

البرادعی کاری رو در مصر شروع کرده که اصلاح طلبها در ایران.اما صد رحمت به مبارک که اینجوری کشت و کشتار نمی کنه و مطمئن باش کوتاه میاد.

سلام داریوش مهدی اینا...
چه عجب از این طرف ها
خوشم اومد یه بار من و تو با هم هم عقیده شدیم
بله من هم نظرم همینه که البرادعی مانند اصلاح طلبان مجری سیاست های امریکاست و چون مبارک هم عصای دست آنهاست به زودی خود مبارک زمینه حضور البرادعی رو در انتخابات فراهم خواهد کرد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد