منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

ساکتین بازوی مارقین،ناکثین و قاسطین

                                    ساکتین  بازوی مارقین،ناکثین و قاسطین

دوران 5 ساله حکومت حضرت امیرالمومنین به اندازه قرن ها درس و عبرت آموزی برای جوامع مسلمانان دارد. دروان کوتاهی که بیشتر آن به مبارزه با فتنه گران گذشت . فتنه گرانی که با دسیسه های رنگارنگ نگذاشتند تا مزه عدالت حضرت امیر در سرتاسر کرانه های جامعه اسلامی گسترده گردد.و امت اسلامی دیگر به کسی جز علی و فرزندانش اجازه حکومت بر مسلمانان ندهند.

فتنه مارقین ،فتنه قاسطین و فتنه ناکثین فتنه هایی بود که بر حضرت امیر تحمیل شد. اما در این میان فتنه گران دیگری نیز بودند  که بازوی استراتژِیک فتنه گران اصلی بودند. گروهی با نام ساکتین!

ساکتین چه کسانی هستند؟خصوصیاتشان چیست؟هدفشان از سکوت چیست؟

حساب ساکتین  با غافلین جداست. غافلین افرادی هستند که به دلیل کم بودن آگاهی و بینش سیاسی به واقع از این که حق و باطل را تشخیص دهند عاجز میمانند و اصلا ماهیت اصلی فتنه یعنی غبار آلود شدن فضا و اختلاط حق و باطل است که خیلی ها را به گمراهی میاندازد. و اگر کسی چراغ ایمانش را مشتعل نکرده باشد و یا فرد مومنی را به عنوان مشعل راهش برنگزیده باشد قطعا در اویل فتنه فریب شیطان را خواهد خورد.

اما ساکتین به گروهی اطلاق می شود که حق را میشناسند و باطل را هم . دقیقا میدانند که حق با کی است و باطل با چه کسی . چه کسی مظلوم است و چه کسی ظالم اما بنا به دلایل متعدد ازجمله میل به قدرت،حسادت،شهوت،ثروت و عداوت سکوت میکنند.ایشان میدانند که حق با کیست اما بدش هم نمی آید حق توسط باطل کمی گوش مالی شود. میدانند که باطل دروغ میگوید اما بدشان نمی آید که حق  با این دروغ هاکمی دچار دردسر شود.

لذا سکوت کرده و با اعلام بی طرفی سعی میکنند تا به آرزوهای خویش برسند. آروزهایی نامشروع که در صورتی که حق و حق طلبی ادامه یابد بدانها نخواهند رسید.

تاریخ ابو موسی اشعری را فردی ساده لوح میخواند. لقبی که برای شخصیتی چون ابو موسی اشعری کم است او راباید خائن خواند . آیا وی نمیدانست که در غائله جمل حق با حضرت امیر(ع) است؟ آیا غبار آلود شدن فضا اورا دچارتردید کرده بود؟ نه این طور نیست او از جناح ساکتین است. او حق را میشناخت و با سکوتش سعی داشت تا حق را تضعیف و باطل را قوی تر کند. تا شاید در دوران باطل به آلاف و الوفی برسد.

سعد ابی وقاص علی را حق میدانست یا قاسطین را؟ آیا او نمیدانست که علی (ع) حق است؟ میدانست اما حب قدرت او را آنچنان مست کرده بود که بدش نمی آمد برای مدتی باطل پیروز شود تا شاید دنیایش شیرین تر شود.!

در فتنه سال 88 نیز با توجه به اوج تبلیغات و برنامه ریزیهای شیطان بزرگ و ایادی اش عده ای فریب دروغ ها راخورده و در ماههای ابتدایی به خیال ضایع شدن حقشان اعتراض میکردند و عده ای ازخواص  نیز با توجه به حضور عده ای از مردم در اعتراض ها امر بر ایشان مشتبه شده بود که حق با کیست. اما پس از فرو نشستن غبارها و مشخص شدن حق و باطل اکثر خواص و مردم به سرعت راه را تشخیص داده و برگشتند. اما ساکتین در این فتنه هم تاثیرگذار بودند. ایشان از همان روز اول و شاید از قبلها میدانستند که حق با کیست و باطل با کی؟ اما مصلحت خویش و جناح خویش را در سکوت دیدند تا شاید در این سکوت فرجی برایشان بشود.غبار فتنه چشمانشان را نگرفته بود و تبلیغات فتنه گران ایشان را فریب نداده بود در این موارد ساکتین و عمارها وجه مشترک دارند فتنه نمیتواند این دو گروه را فریب دهد و باطل را بر ایشان حق جلوه دهد هردو گروه حق را میشناسند اما عمارها به دفاع از حق بر میخیزند و سینه هاشان را سپر تیرهای زهر آلود فتنه میکنند اما ساکتین سکوت کرده و باسکوتشان راه را بر اصحاب فتنه هموارتر میکنند قطعا ساکتین در ردیف ناکثین و مارقین  و قاسطین هستند و شکی نیست که سکوتشان تیر های زهر آلود جهیم را نصیبشان خواهد کرد.

محمدحاشر  یزدانی

نظرات 2 + ارسال نظر
محمدرضا یکشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:31 ب.ظ http://mamreza.blogsky.com

سلام
سبزآسمانی هستم

سکوت دوشنبه 1 فروردین‌ماه سال 1390 ساعت 06:09 ب.ظ http://iaghin.mihanblog.com

درود بر شما...
آغاز سال جهاد اقتصادی بر شما مبارک![گل]
الهم عجل لولیک الفرج

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد