منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

اگر به جلیلی رای دهیم یا جنگ می شود یا از گرسنگی می میریم!

اگر به جلیلی رای دهیم یا جنگ می شود یا از گرسنگی می میریم!


محمدحاشر  یزدانی در  وبلاگ منتظران نوشت : مناظره سوم نامزد های انتخابات ریاست جمهوری به طرز شگفت آوری من را متقاعد کرد تا به دکتر جلیلی رای ندهم. در این تصمیمی که گرفته ام تقریبا 6 نفر از نامزد های عزیز تاثیرگذار بودند و من که چهار ساعت پای استدلال های این بزرگواران بودم دیدم جز خیر و صلاح من و نسل من هیچ چیز نمی خواهند پس به دکتر جلیلی رای نمی دهم  چون نمی خواهم از گرسنگی تلف شوم، نمی خواهم نان گران شود ،نمی خواهم حسرت خوردن موز داشته باشم .وقتی همه آقایان قول شرف می دهند که خیلی سریع وضع اقتصادی مان خوب شود چرا باید به جلیلی رای بدهم!

نمی خواهم آقای سولانا از دست ما دلگیر شود که زدیم زیر توپ، نمی خواهم آقای میتراند قهوه اش را تنهایی بخورد، می خواهم باز هم 598 را قبول کنیم چون سخت بود باید عراق را متقاعد می کردیم که تو جنگ را شروع کردی! و برایش عرق ریخته ایم . می خواهم تمامی سفرا و وزرای اروپایی بیایند تو صف مترو که خودشون رو برا دستبوس برسونند پاستور

 میخواهم زمستان نباشد .هوا بس ناجوانمردانه سرد نباشد با این همه گازی که رویش نشسته ایم! تازه قطر نصفشو برده ! می خواهم همه فناوری هسته ای تعلیق شود تا چرخ ایران خودرو و سایپا بچرخد و پراید 3 میلیون شود. می خواهم در مستند تلویزیونی شعر و ترانه هرکس که خواستم را بدون اجازه استفاده کنم .جهت رضای خدا بدون رضای خلق خدا.

میخواهم ظرف 100 روز یا فوقش دوسال همه اقتصاد ما کن فیکون شود عین همین تهران خودمان که تا چند وقت پیش فرقی با احمد آباد مستوفی نداشت الان برو ببین چی شده . می خواهم سوء تدبیر ها را از بین ببرم تدبیر منم شیر منم گرسنه وسیر منم تو هم منی منم منم

 

می خواهم پوستر موسوی و خاتمی را از بالا تا پایین برج میلاد بچسبانم چون در بی قانونی بزرگی که کردند احتمالا آن طرفی ها نیز تخلفاتی کرده اند! رئیس جمهور باید قبل از باز شدن صندوق های رای خودش را رئیس جمهور اعلام کند  وگرنه با خواندن آراء مردم که هنر نیست!

میخواهم آقای جک استراو در دفترچه خاطراتش برگ آخر بنویسد :قرار بود لهشان کنیم اما فلانی گفت فقط دوتا اردنگی بزنیدمان لطفا!،می خواهم آقای البرادعی در صفحه یکی مانده به آخر دفتر چه خاطراتش بنویسد( سال 82 یا 84 اش مهم نیست) "تعجب من از این بود که اروپایی ها عین وحشی ها فلانی و تیمش را جویدند و آنها تا لحظه آخر لبخند میزدند!"

می خواهم وفتی دفترچه خاطرات اوباما پیدا شد در اون وسطاش نوشته باشد: بعد از ماجرای تائید صلاحیت ها به وزیر دفاع گفتم آماده جنگ بزرگ با ایران شو اما وقتی فلانی رای آورد گفتم فعلا برو استراحت تا بعد!

نمی خواهم جنگ شود چون برای برخی ایجاد زحمت می شود کلی دوندگی و عرق ریزی برای تصویب و اجرای معاهده آتش بس، خدارا خوش نمی آید.

نمی خواهم مذاکره کننده هسته ای کشورم اندیشه مترقی اسلام را فریاد کند فقط وقتی میگویند این لیوان به قیمت خون شهدای هسته ای تان است بگوید کمی تخفیف دهید مشتری شویم!

می خواهم قانون اساسی کشورم را همه جهان بلد باشند پس همان به که منشور سازمان ملل باشد، منشور کوروش هم جایش در موزه انگلیس خوب است ملالی نیست جز دوری شما!

می خواهم همه کارهای کشور به اهلش سپرده شود اهلش هم ترکان باشد و رفقا

می خواهم وقتی آقا محسن گفت: همه به جای خود، خودش هم برود به جای خود!

می خواهم اگر حقی از مظلومی ضایع شد سکوت کنم و ازاین سکوت خود دلم به درد بیاید و با افتخار سکوت معنادار  در برابر ظالم را برای خود مایه مباهات بدانم.

می خواهم خودم به دانشجویان ستاره بدهم بعد بگویم ستاره تان را عمو داده! و اگر لو رفت تکذیب کنم!

می خواهم دستان نیروهای زحمت کش پلیس را در چهار دقیقه هی ببوسم واگر لو رفت که در سمیرم 4نفر کشته شدند بگویم کار نیروی انتظامی بوده به ما چه!

می خواهم 90 دوره مذاکرات انتقادی با قدرت های هژمونی برقرار کنم و آخرش بگویند فعلا این حکم جلب را برسان دست رئیس جمهورتان تا بعد!

می خواهم 5 دقیقه همه سازمان ملل برای تز گفتگوی تمدن ها کف بزنند و رئیس جمهور ایالات متحده آمریکا یواشکی برای سخنران زبان در بیاورد!

می خواهم وقتی مقامات عالیه از شدت عصبانیت می لرزند با لبخند ژوکوندی بگویند :صدای ما رساست!

می خواهم پیشرفت ها را بزنند به نام خودشان و هر جا کم آوردند از رهبری هزینه کنند.

می خواهم روسای جمهور سابق تا ابد عزیزان و جگرگوشه های انقلاب و مادر و دایه  و پرستار انقلاب باشند و اگر کسی هنگام آمدن نامشان عطسه کرد دل آدم آتش بگیرد!

می خواهم ماهواره،موادمخدر،فیلم های مستهجن و هزار کوفت و زهر مار آزاد توزیع شود و ما خودمان آگاه شویم و نرویم طرفشان مثل قلیان.

می خواهم رئیس جمهوری قالتاق داشته باشم که از عهده قالتاق ها برآید جلیلی همه جا وهمه وقت صادق و مظلوم است.فقط میگوید این که گفتید صحیح نیست. خب بگو دروغ گو آی دروغ گو!

اگر به جلیلی رای بدهیم جنگ می شود، تیکه پاره میشویم بمب هسته ای میریزن تو حلقمون دشمن تا پشت همین در خونه است اگر یه آدم مهربون رای نیاره دشمن با اون کماندوهای خفنش یه روزه همه رو میخوره!جلیلی عین هیولاهاست به چهره اش نیگاه کنید! اصلا تو دوربین نیگاه نمی کنه لبخند بزنه! وای

اصلا من فکر کنم تمامی مشکلات و گرانی ها ،تورم ، سکه ، ارز ، مسکن ، ماست ، پنیر ،شیر ،  روغن،خودرو ،دارو، دسته بیل و چوب بستنی همه اینها زیر سر این آقاست . این رو من نمی گم چندین نفر از نخبگان سیاسی و اقتصادی  که سالها تجربه مدیریت موفق در دولت های الف و ب و ج داشته اند میگویند. ما اصلا فرصت آزمون و خطا نداریم. پس به جلیلی رای نمی دهیم که جنگ نشود و از گرسنگی تلف نشویم.

نظرات 10 + ارسال نظر
مهرای ساغشکی شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 04:58 ب.ظ http://mehrays.blogsky.com

عمو فیلترباف، فیلتر منو بافتی...

به افتخار فیلترشدن نائل آمدم در راه عقل و اخلاق جهان‌شمول

دانشجو شنبه 18 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 11:32 ب.ظ

اقای یزدانی فقط میتونم بگم فوق العاااااااده!
سلام!
اجازه هست متن رو چاپ شده توی دانشگاه توزیع کنم؟؟

سلام باعث افتخار است.سلام ما را به دانشجویان عزیز برسانید و بگوئید دعا می کنیم ستاره هایتان در آسمان باشد!

مهدی کوچک زاده یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 12:52 ق.ظ

الهی که بعد از 120 سال عمر با سلامت و عزت شهید بشی به شرط اینکه ما رو هم شفاعت کنی!

سلام آقای دکتر عجب دعایی اما شهادت تو سن 120 سالگی دیگه یه کم دیره . از لطفتون ممنون التماس دعا

آنتیک یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 01:53 ق.ظ http://antik-66.blogfa.com

من می خواهم رای بدهم تا در کشور امنیت نداشته باشم. وقتی از امیرآباد ساعت 8 به بعد می گذرم تنم بلرزد که خفت گیرها مرا هم خفت نکنند و لپ تاپ و عابر بانکم را نگیرند چون من دانشجو هستم و پول توی جیبی ام در عابر بانکم است.
من رای می دهم تا با بدبختی بتوانم لپ تاپ برادرم را قرض بگیرم چون نمی توانم لپ تاپ بخرم با 2الی 3 میلیون تومان ولی اگر هم نداشته باشم مشروط می شوم مثل ترم یکم که معدلم به دلیل ارائه ندادن و نداشتن این تکنولوژی و رو نزدن به دانشجویان هم ورودی ام افت داشت...
من می خواهم رای بدهم که ضذآفتاب 10 تومانی را 21 تومان بخرم
من رای می دهم چون می دانم دوستم پول خرید جهزیه اش را ندارد برود سرخانه و زندگی اش دارد ولی 20 میلیون ندارد تا یک گازو یخچال و تلویزیون بخرد...
من رای می دهم چون خیلی فساد در جامعه کم شده نه تنها بی حجاب کم است حتی امربه معروف و نهی منکر هم می کنند و با عقد خطبه مادر شوهر عروس را برای گرفتن تاییده دکتر به نزد پزشک زنان می برد چون اعتماد به دختران و پسران اکنون خیلی زیاد است...
من اری می دهم چون اعتیاد در جامعه کم است و کودک 10 ساله را نمی بینم سیگار به دست چرت بزند...
من رای می دهم چون آن پسر فال فروش به من خاله می گوید
من رای می دهم چون یارانه می گیرم
من رای می دهم چون سیستم آزمون ها به روز است و شب آزمون دکتری کلی تغییرات در آن صورت می گیرد...
من رای می دهم چون امید به زندگی دارم. مردمم درحال خندیدن و پای کوبی هستند. به فرایض دنیوی و اخروی خود راحت تر می رسند و آرامش بیشتری دارند
من رای می دهم چون خودکشی خیلی آسان شده رای می دهم افسردگی نداریم.رای می دهم دارو راحت گیر می آید وقتی می روم دکتر اول دکتر نمی گوید فلان دارو را بنویسم که گران است یا اینکه نمونه دیگر که کمی ارزان تر است...
من رای می دهم چون دروغ و ریا در جامعه وجود ندارد حتی دولتمردانم برایم الگو هستند ونشان می دهند چقدر در کارهایشان صادق بودند و من خیالم راحت بوده که اینها را داریم و هیچ کدام درد و حرفی در دل نداشت و هیچ کدام دلیلی برای گفتن جزئیات و مسائل خصوصیشان نداشت بلکه هرچه بوده راستی و صداقت و خدمت بوده که اگر می گفتند ریا می شد چون اول برای خدا بعد برای مردم بوده که نیازی نیست بدانند...
من خیلی خوشحالم که نمی توانم خودم را قانع کنم کدام کاندیدا راست می گوید چون یکی از یکی ماهر تر و صادق تر و بدون حرص و طمع بوده و احساس می کنم رای دادن به یکی مرا در پیشگاه خدا مسئول می کند چون همه اصلح هستند....!
خدا ما را ببخشد و بیامرزد

واقعا انشاء الله خدا ما را ببخشد و بیامرزد.

من یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 03:13 ب.ظ

هیچم قشنگ نیست
شما حالتون بده
مثه اینکه راهو دارید غلط میرید
اینطور که شما مینویسید انگار جنگ جهانی
واستون متاسفم

برای ما دعا کنید حالمان خوب شود

سرباز گمنام یکشنبه 19 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:21 ب.ظ

روزی به جان ما حمله کردند ، شهدا راه ما را جاودانه کردند
حالا که به نان ما حمله کردند، نکند راه ارزش ها را فراموش کنیم...

- قشر دانشجو وظیفه ی سنگینی را در عرصه ی انتخابات بر عهده دارد. تفکر و ایدئولوژی یک جوان ایرانی با وجود همه فشار ها و سختی ها نباید در گوشت و نان خلاصه شود...
- مراقب باشیم ...

طاهره دوشنبه 20 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 10:27 ب.ظ

واقعا عالی بود برای این متن کمه...
آتش گفتمان انقلابمان و اندیشه اسلاممان هرگز خاموش نخواهد شد در سینه های ما نسل سومی ها روشن است اگر از سر برخی نسل اولی ها افتاده، که خود را همه کاره ی انقلاب و دفاع مقدسمان می دانند و مردان بی ادعایمان را اجرشان را به خدا حواله می دهند... خدایا دکترجیلی مان را بر این ایین و تفکر بر همین یک پا استوار تر بدار تا همه بدانند دست پروده ی اسلام و شاگرد امام سیدمان چه چگونه میدان داری می کند...

اصولگرای اصلاح طلب سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 09:10 ق.ظ http://osoolgera.persianblog.ir

دوست عزیز، با انتخاب آقای جلیلی نه جنگ میشود نه گرسنگی، وضعیت به همین منوال باقی خواهد ماند. حال اگر از وضعیت فعلی راضی هستیم خوب برویم به جلیلی رأی دهیم، اگر ناراضی هستیم نگاه کنیم ببنیم سایر کاندیداها چه میگویند. نظرات طرفداران سایر کاندیداها را احمقانه فرض نکنیم.

سلام
مانگران این هستیم که با انتخاب دیگران عقب گرد کنیم که مواضع ایشان به روشنی حاکی از همین نگرانی ماست. لذا باتمام قوا از نامزد خود حمایت می کنیم شما هم از نامزد خودتان حمایت کنید خداوند خود عادل است

پویان سه‌شنبه 21 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 05:59 ب.ظ http://pooyan130.blogfa.com

خواندمت
...

منبرک شنبه 1 تیر‌ماه سال 1392 ساعت 04:14 ب.ظ http://www.manbarak.ir

سلام اخوی
خیلی خوب بود موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد