جناب نخست وزیر میر حسین

جناب نخست وزیر  میر حسین   

سلام بر بندگان صالح خدا 

احواالات و قیل و قالات جنابعالی بعد از انتخابات ریاست جمهوری دل بسیاری از دوستان انقلاب را خون و دشمنان و زخم خوردگان از این انقلاب را مسرور کرد. با این که دیگر همه بر وحدت اصرار می کنند و بزرگان سعی می کنند زیاد به طبل انتخابات و اعمال شما و دوستانتان نکوبند تا جامعه آرام شود اما این جا وبلاگ شخصی من است و من حکمران آن هستم. این جا جای مصلحت اندیشی نیست. مماشات جایی ندارد.

آنقدر می سوزم وقتی شما و اطرافیانتان مدام از امام میگویید. و فریاد وا اندیشه امامتان گوش فلک را کر کرده است.

چه فکری در مورد خود کرده اید؟

خود را که میدانید. چرا اینقدر بر سر مردم منت میگذارید چرا مدام القا میکنید که اگر شما نبودید فلان میشد و وهمان میشد؟

امام بزرگ ان منادی عزت اسلام تمام فکر و ذکرش توده مردم بود. و با همین پا برهنه ها انقلاب کرد.همین پا برهنه ها صدام را به مذلت کشاندند.

حال با نهایت بیشرمی تمام ارکان نظامی که امام برپاداشت را به توبره بسته اید و فریاد وااماما سر می دهید؟

چرا صادق نیستید. صد رحمت به شرف بعضی دوستانتان که گفتند اندیشه امام باید به موزه تاریخ برود. لااقل این ها به مردم گفتند که ما مخالف اندیشه امام هستیم .تا مردم خود انتخاب کنند.

اما شما چه؟

اگر امام امروز بود چه برخوردی با شما می کرد؟

ها؟ از آقای کروبی کمک بگیرید و کمی فکر کنید به راحتی میتوانید متن سخنرانی امام را در برابر بی قانونی خود و همفکرانتان را شبیه سازی کنید. کار سختی نیست اگر امام را میشناختید. مگر این که اصلا امام رانشناسید.

به راحتی میتوان بخش هایی از سخنرانی امام را شبیه سازی کرد و یا نمونه های مشابه جریان سبز شما را یاد آوری کرد و عکس العمل امام را دید. 

قانون را قبول نداری؟

تو غلط میکنی که قانون را قبول نداری قانون تورا قبول ندارد. مگر میشود شورای نگهبان را قبول نکنی مردم رای داده اند به این ها... 

جناب میر حسین من امام را ندیده ام و با او مدام عکس یادگاری نگرفته ام. اما به راحتی میتوان راه امام را شناخت

نمی دانم تو که هستی ما از تو فقط نامت راشنیدیم اما امروز کاملا میدانم که هستی یا منافقی هستی که سالها در کنار امام ازترس برخورد شدید مردم سکوت کردی و یا جاهلی هستی که نمیداند چه میکند. و به خیال خودش راهش درست است. 

یا عبدالله ابن ابی هستی و یا ابو موسی اشعری

اه چقدر بدم می آید از ابوموسی اه چقدر متنفرم از طلحه و زبیر

آه چه قدر شاکی ام از عایشه 

شب بعد از مناظره ات با دکتر کمی از دکتر دلخور شدم اعتقاد داشتم شما یک شخصیت با اخلاقید و دکتر باید مراعات شخص شما را میکرد. 

 اما اکنون آرزو می کنم کاش بیشتر له شده بودی کاش دکتر همه افکارت را بر ملا کرده بود. لعنت بر تو و بر موج سبزت که دل هزاران مادر شهید را خون کرد.

راستی میدانی شهدا هنوز باورشان نشده است. فرشتگان اخبار زمین را برده اند برایشان تو همان میر حسینی یا 20 سال دمخور بودن با زهرا تورا کمی عوض کرده است.

تو که هستی یا که بودی؟... نمیدانم اما دلمان را خون کردی نمی خواهد غصه خون های ریخته شده از آن هفت نفر آشوبگری که به حوزه مقاومت سپاه حمله کردند را بخوری غصه خون دل کسانی را بخور که آهشان  یک شبه دودمانت را نابود کرده و هنوز نمیدانی...