فرض است دیگر؛ فرض کنید رفراندومی که آقای خاتمی به تقلید از دیک چنی، مایکل لدین و دونالد رامسفلد پیشنهاد داده بود، برگزار شود. ما در زیر خبرهای تکمیلی را میآوریم.
روز برگزاری رفراندوم: در حالی که هنوز 2 ساعت به آغاز رایگیری مانده است، میرحسین موسوی با حضور در جمع خبرنگاران خارجی، خود را برنده این انتخابات و کلا انتخاباتهای قبلی و بعدی اعلام کرد و گفت: من تسلیم این صحنهسازیهای خطرناک نخواهم شد. همسر یکی از مسؤولان نیز که در هنگام رایگیری، مثل ابر بهاری داشت گریه میکرد از اوباش خواست، این دفعه به جای خیابان، به بیابانها بریزند. کروبی که تا صبح نخوابیده بود ابراز امیدواری کرد این دفعه تعداد آرای او، حداقل از آرای باطله بیشتر باشد.
یک روز بعد: یک نهاد خیلی بیطرف نتایج انتخابات را اعلام کرد. همزمان و شاید یکی- دو ساعت قبل از آن، میرحسین بیانیه شماره یک خود را صادر کرد. در بخشی از این بیانیه آمده است: انا لله و انا الیه راجعون. میرحسین در ادامه با اشاره به چیز، تصریح کرد: تنها راه برونرفت از بحران، ابطال همهپرسی است. میرحسین افزود: من تنها وقتی نتیجه این همهپرسی را قبول میکنم که آرای مردم را آقایان هاشمی، کروبی و خاتمی و خانمها فائزه، ننهجون و منزل شمارش کنند. میرحسین در بخش دیگری از این بیانیه تصریح کرد: من از همان اول هم مجمع تشخیص را قبول نداشتم!!
یک هفته بعد: میرحسین در بیانیه شماره سه هزار و دویست و پنجاه و دوم خود ضمن تاکید بر ابطال همهپرسی از اوباش خواست، 28 مرداد با حضور در سر چهارراهها یاد شعبان بیمخ را زنده نگه دارند. وی با تجلیل از نقش آن گور به گوری، به خدمات مصدق اشاره کرد و گفت: ملی شدن نفت در زمان نخستوزیری من به تصویب رسید! وی افزود: من، کروبی و خاتمی در مراسم دعای کمیل که پنجشنبه شب در منزل عبدالله نوری واقع در بالاشهر برگزار میشود، حاضر خواهیم شد. کروبی نیز که در جمع اعضای ستاد خود صحبت میکرد، گفت: حتی اگر من را به دیار فانی(!!) بفرستند، باز هم صحنه را خالی نمیکنم. محسن رضایی هم ضمن پس گرفتن انتقادات خود، با تاکید بر قانونگرایی، همه سیاسیون کشور را به آرامش فراخواند. لاریجانی هم یکی به میخ زد. گفتنی است وی دیشب یکی به نعل زده بود.
10 روز بعد: مراسم دعای کمیل در منزل عبدالله و خیابانهای اطراف برگزار شد. این مراسم حاشیههایی هم داشت. خاتمی که قبلا گفته میشد به مراسم دعای کمیل میآید، نیامد ولی کروبی از صبح زود در منزل عبدالله حضور یافت. موسوی نیز اواسط دعا به مراسم رسید. عدهای از افراد که دعای کمیل را به زبان انگلیسی میخواندند، ضمن ریختن به خیابانهای اطراف، شعارهایی علیه چین تایپه و شوروی سابق سردادند. از دیگر حاشیههای این مراسم این بود که عدهای هنگام ورود به منزل عبدالله کفش خود را در نیاوردند که با تذکر عبدالله روبهرو شدند. بعد از مراسم دعای کمیل نیز، حجتالامسال هرمنوتیک ضمن قرائت یک حدیث جعلی،گفت: اگر مردم بگویند ماست سیاه است، مشروعیت پنیر زیر سؤال میرود! وی ادامه داد: ما یک مقبولیت داریم، یک مشروعیت و در حکومت اسلامی، اگر مردم به من رای دادند که هیچی و الا اگر به احمدینژاد رای دادند، این نامردی مردم را میرساند و گفته باشم؛ هر کس وارد حریم من شد،پایش را قلم میکنم! وی در قسمت دوم صحبتهایش افزود: من چند تا راهکار پیشنهاد میکنم؛ اول اینکه به جز من و خاندانم و این جمع، همه در برابر قانون برابرند. دوم اینکه زندانیهای سیاسی، اقتصادی، چکی،ضرب و شتم، تصادف، معتاد، خفاش شب، یوزپلنگ بعدازظهر، ذویالحقوق، بد وارث و بیوارث، رفتگان، نااهلان و نامحرمان، سرمایهدارهای فراری، همه و همه آزاد شوند. لازم به ذکر است هنگام سخنان هرمنوتیک عدهای با زدن قاشق به بشقاب از عبدالله تقاضا کردند، زودتر شام را بیاورد.
یک ماه بعد: خاتمی از مسؤولین نظام خواست برای آرامتر شدن اوضاع، یک رفراندوم برگزار کنند و از مردم سؤال شود آیا حالشان خوب است یا نه. وی گفت: یک نهاد بیطرف مثل «بنیاد باران»(!!) باید بر اجرای رفراندوم نظارت کند.
چهل سال بعد:غضنفر خاتمی از نوادگان محمد خاتمی به مسؤولین نظام پیشنهاد داد برای برون رفت از بحران اخیر، یک همه پرسی برگزار کنند، پرسی 1500 تومن! ایشان ادامه داد: برای اینکه بعدا مشکلی پیش نیاید، یک نهاد بیطرف مثل «شورای امنیت سازمان ملل» باید بر امر اجرا و نظارت بر انتخابات، نظارت کند.
منبع: جهان نیوز