آیا هاشمی نمی داند؟

آیا هاشمی نمی داند؟

کسانی که هاشمی را می شناسند حتی دشمنانش به خوبی به بینش قوی سیاسی او آگاهی دارند. هاشمی، کروبی نیست که بخوابد و یا موسوی نیست که توهم رنگی اورا مسخ کند. او محسن رضایی نیست که نتواند موج گرایش مردم را تشخیص دهد.

او کاملا می داند و می فهمد.درست است که تمام تلاشش را برای رای نیاوردن دکتر کرد اما به خوبی میدانست او رای می آورد.

به نظر من تلاش هاشمی برای شکننده کردن میزان رای احمدی نژاد بود تا بتواند از رای پایین او در دوره دوم چون اهرمی بر ضد او استفاده کند.

هاشمی موسوی نیست که بتوان نظر سازی را به جای نظر سنجی به او قالب کرد. ناراحتی هاشمی از مناظره 13 خرداد به خاطر نام بردن از فرزندانش نبود زیرا که سالهاست نام فرزندانش را می برند و می نویسند.

او با شم بالای سیاسیش به درستی فهمید که رای احمدی نژاد  پس از مناظره به سرعت رو به افزایش است.

از میان نامه اش به رهبری به خوبی می توان فهمید که او میداند که همه چیز تمام شده است و گرنه اگر موسوی حتی 10 درصد احتمال پیروزی داشت نیاز به نامه و خبر دادن از آتشفشان ! نبود.

هاشمی می دانست و می داند

دستپاچگی همسرش هنگام رای دادن نشان از آگاهی کامل خانواده هاشمی از باخت قریب الوقوع موسوی داشت.

هاشمی همیشه می داند. اوکروبی نیست که بخوابد او موسوی نیست که همه جا را سبز ببیند.

هاشمی علی رغم حمایت های همه جانبه از موسوی انتظار این را نداشت که ناگهان فضای انتخابات دوباره به تیر ماه 84 برگردد و میدان به دوئل هاشمی – احمدی نژاد تبدیل شود. دوئلی که هاشمی میدانست جز شکست خودش نتیجه ای ندارد.

هاشمی همیشه خود را پدر احزاب و سایه سر کلیه نیرو های انقلاب می دانست اما اکنون با تاکتیک احمدی نژاد تبدیل به پدرخوانده جریان اصلاحات شده بود.

او می دانست و می داند اما برایش سخت است زیرا کسی پیدا شده که در میدان سیاست از او بسیار هوشمند تر است. و دوبار با قدرت شکستش داده است.

بار اول با اختلاف 7 ملیون، این بار 11 ملیون و خدا وند در مورد بار سوم آگاه تر است.