در پست قبلی وبلاگ،مطلب طنزی در باره یک متهم فرضی و شرایط حاکم بر دادگاه به صورت کاملا تخیلی آورده شد.
البته طنز که چه عرض کنم در برابر طنز شیوای اساتید طنز متنی بود بی ارزش جهت دل خودمان .
اما پس از انتشار این متن سیلی از انتقادات از جنبش خیلی بی شمار سبز نثار بنده شد. که مدعی شده اند به آرمان ها و اعتقادات جنبش توهین کرده ام. شاید این عزیزان فکر کرده اند منظور من از متهم فرضی آقای میر حسین موسوی خامنه می باشد.
نمی دانم از کجای این متن به این نتیجه رسیده اند از خودشان می خواهم توضیح دهند.
شاید از جرم های آمده در دادخواست؟
و یا شاید از لحن صحبت طلبکارانه متهم از قاضی ؟
شاید هم خودشان واقعا فکر می کنند ایشان متهم است.
آخه میگن به یکی گفتن سران فتنه دیشب از تهران فرار کردن سریع دستپاچه شد و گفت کذب محضه بابام دیشب در خانه بود!!
شورای نویسندگان وبلاگ(یعنی خودم) هرگونه ارتباط اولیه این متن با آقای اشاره شده را رد می کند . البته اگر ایشان و طرفدارانشان کاری کنند که این متهم در اذهان خواننده به قیافه ایشان ظاهر شود تقصیر ما چیست؟
به هر حال از سیل فحش های مودبانه و ناسزاهای سیاسی و غیر سیاسی این جنبش بی شمار کمال تشکر را داریم. و خدا را هزار بار شکر می کنیم که ادب مرد به از دولت اوست در این کشور برقرار نشد. وگرنه تیتر اول روزنامه های جنبش در هنگام انتقاد به صورت شطرنجی چاپ می شد.
دقیقا همینه که گفتین یعنی خودشون (سبزا) تمام این اتهاماتو قبول کردن که حتی بی هیچ اشاره مستقیم و یا اسم بردنی سریع ذهنشون به سمت میرچیز میره
من و خیلی از دوستانم چه قبل و چه بعد از انتخابات مورد توهین همین ادب دوستان قرار گرفتیم و البته پاسخشون رو گذاشتیم برای قیامت
خیلی جالبه البته از سبزک های متوهم فحش های آبکشیده و نکشیده بعید نیست
اما انصافا متنت خیلی متین و آرام و صد البته گویاست
پوزشونو زدی اساسی حال کردم با جک لری ات ههههههه
قلمت به راه برادر
در تنگنای حیرتم از نخوت رقیب/ یارب مباد آنکه گدا معتبر شود
نخوت : تکبر
عجب رویی دارن اینا خداااااا
خدا بهت صبر بده بلاگر اما صبح نزدیک است...
عالی بود. نیازی به اسم بردن نداره همه می دونند داماد لرها و فرزند ترک ها متهم اصلی در ریختن خون مردم و صدمه به بیت المال و... است.
دمت گرم
واقعا که کارت بیسته
حالا به جزئیات بیانیه و اینکه میر حسین یا هرکس دیگر ان را صادر کرده کار نداشته باشیم. اما مگر جمهوری اسلامی امال همه مردم ایران نیست. پس نباید جمهوریت نظام را فراموش کنیم.چون بدون حضور جمهوری ,اسلامیت ان هم ضعیف می شود. به امید روزی که همه تحمل یکدیگر را داشته باشیم و در کنار هم حتی با ارای مخالف زندگی کنیم . بدون اینکه همدیگر را حذف کنیم.
خیلی خوب بود.یادمه یه بار هم ما توی نشریمون موقع انتخابات ویژگی های منافقین از دید امام علی(ع) رو زده بودیم با عنوان در پرتو ولایت.یه عده تموم دانشگاهو گذاشتن رو سرشون که چرا گفتی فلانی منافقه؟!!!!
ایول رفیق.
دمت قیژ...
موفق باشی.
داداش خیلی خوب نوشتی موتوشکریم
(قابل توجه سبزک ها: خودم میدونم املای درستش متشکریم میباشد )
جالبه خیلی جالبه همون کسانی که از بالا بردن آستانه ی تحمل و ادب مرد به از دولت اوست حرف میزنن از همه بی طاقت تر و بی ادب تر هستن
قلمت به راه بلاگر
سلام
با تمام نوشته پست قبل موافقم ولی مثل روز روشنه که منظورتون همان س م ح م خ است و الحق مسبب تمام حوادث بعد از انتخابات است .
دوست عزیز وقتی حرف حق میزنی چرا حاشا می کنی ؟
با سرافرازی روی حرف حقی که زدی بایست و کمترین شک و تردیدی به خودت را نده. حرف حق نیاز به توجیه ندارد
داداشم متن رو خوب بخون
بامزس ولی باید شروع متن رو عوض کنی
قاضی:آقای دادستان متن کیفر خواست را قرائت کنید.
دادیار: جناب دادستان آقای سعید مهره سوختگی به جرم قتل دروغ و ... در سالن شماره ۳ در حال محاکمه شدن
هستند
نفهمیدیم!
همین شما ها هستین که با تقسیم بندی قومیتی ملت ایران موجب فاصله گرفتن قومیت ها از ملت فارس میشوید و در نهایت تجزیه طلبی آنها میشوید و سپس با همین اتهام آن ها را قصاص میکنید
با نهایت شرمندگی از این عزیزان عذر می خوام متن رو اصلاح کردم
یا قرآن رو از بالای سایتتون بردارید - یا اون عکس دختررو بدشم چرند ژرند تحویل مردم ندید خدتون .......................
والله تبلیغات میزبان وبلاگ اجباریه دست ما نیست
حالا بقیه معذرت خواهی هاتون مونده عزیز...
در همیشه روی یه پاشنه نمیگرده برادر .فردای آخرتی هم هست.از خون بیگناه ندا ها و سهراب ها و محسن ها و... بترس.بترس از خدایی که گفته بود تو ماه محرم هرجور جنگی حرامه اما سربازان کشور من به روی هموطنان من در روز عاشورا آتش گلوله و گاز اشک آور گشودن .بترس....!
دروغ ممنوع!
ببخشید نادر خان!
شما قرآن میبینی بالای سایت!وبلاگ البته حتما منظورتون بوده!
اون دعای فرجه شرمنده صاحب وبلاگ
ههههههههههههههههههههههههههه
چی شد تیتر پستت عوض شد؟ معذرت خواهی بود به گمانم.
آخه ما با کنایه تیتر زده بودیم بعضی از این متوهمین سبز کلی ذوق کرده بودن گفتیم یکم رک تر بنویسیم متوجه شن
ببخشید کدومیک از حرفای اون کامنت دروغه؟ خون ندا یا سهراب؟ تا کی میخواهید خودتونو گول بزنید؟ بترس از خشم خدا بترس.
اتفاقا از خشم خدا میترسم اما خداوند به من عقل داده تا دشمنا نتونن بازیم بدن .لعنت خدا بر قاتل ندی و سهراب و سید علی موسوی و شهید علیمحمدی
آنکس که نداند و نداند که نداند....
ممکنه با فرض 1 درصد میگم یه درصدا این شعر به شما بخوره؟