منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

پلیس های آدم خوار

یکی از مامورین امنیتی تهران می گفت:

وظیفه تامین امنیت خیابان کارگر و پارک لاله در زمان اغتشاشات پس از انتخابات بر عهده تیم ما نهاده شده بود.بچه ها نهایت تلاش را میکردند تا صف مردم عادی از اغتشاش گران جدا شود.بی گناهی صدمه نبیند.بچه های شناسایی اطلاع دادند چند نفر مسلح به سلاح کمری در اجتماع معترضین در میدان ولیعصر دیده شده اند.

بچه ها را جمع کردم و توضیح دادم که منافقین مسلح در میان معترضین دیده شده اند و قطعا هدف ایشان کشتن افراد بی گناه جهت تحریک مردم عادی است.و ممکن است حتی ما را نیز هدف قرار دهند تا بقیه بچه ها عصبانی شوند و کاری از روی احساسات انجام دهند. همه تلاشتان این باشد که این افراد را شناسایی و دستگیر کنید.

فضای سنگینی روی تیم حاکم شد. خانواده های بسیاری در خیابان در حال تردد بودند.ذکر لب همه بچه ها امن یجیب بود تا کسی صدمه نبیند.

مشخصات ظاهری منافقین توسط بچه های شناسایی اطلاع داده شد. تیم را توجیه کردم.و شروع به جستجو کردیم.

چند مادر با بچه های نازنینشان در حال خرید از فروشگاه بودند با چشمانم آن ها را اسکورت کردم تا سوار بر اتوبوس شدند و رفتند نفس راحتی کشیدم.

همه تیم اضطراب داشتند نکند بی دقتی کنند و هموطنی فدای نیت های شوم منافقین شود.خدایا رحم کن....

از خستگی سرم را روی دستانم گذاشتم و چشمانم را بستم. صدای بی سیم بود.

محمد جان هستی؟

جانم بگو چی شد ؟ چه خبر؟

گرفتیمشون ممد جان هر دو شون رو اما بازم احتیاط کنید شاید بیشتر باشن

نفس راحتی کشیدم.

رفتم پیش بچه ها و گفتم وضعیت از قرمز به زرد تغییر پیدا کرده .گوشه خیابون چشمم به یه دختر کوچولوی ناز افتاد که با لبخند بهم نیگاه می کرد.

بهش لبخند زدم . رفتم سمتش. دور و بر رو نیگاه کردم تا والدینش رو پیدا کنم. مادرش داشت روزنامه می خرید.لبخند این دختر بچه معصوم همه خستگی این چند ماه رو از تنم در آورد.

مادرش برگشت و دست دختر ش رو گرفت و متوجه حضور من شد. ظاهر مادر با چهره معصوم دختر تفاوتی فاحش داشت. دختر گفت: مامان آقا پلیسه به من لبخند زد.

مادر با صدای بلند جوری که عمدامیخواست من بشنوم گفت:

اینا پلیس نیستن مامانی  اینا هیولا هستن میخوان بچه های مث تو روبکشن باتفنگ بعد بخورن !

لبخند دختر به ترس تبدیل شد و پشت مادر قایم شد. مادر هم با ژستی فاتحانه عرض خیابان را طی کرد و رفت.عرقی سرد بر تنم نشست. اشک در گوشه چشمم غلطید و گونه هایم را خیس کرد.

قلبم به شدت درد می کرد. تمام تنم می لرزید.با نهایت تلاش بر خودم مسلط شدم استغفرالله گفتم و دوباره به سمت دختر نگاه کردم. دخترک هر از گاهی بر میگشت به من و همکارام نگاه می کرد . تمام توانم رو جمع کردم و براش دست تکون دادم.دوباره پشت مادرش قایم شد. و رفت...

و من منتظرم تا فردای قیامت بیاید و آن مادر رادوباره ببینم!

نظرات 18 + ارسال نظر
[ بدون نام ] پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 07:00 ب.ظ http://negaresabz.blogsky

حاضر به تبادل لینک هستم یا حق

حسین پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 07:24 ب.ظ

صبر باید کرد. و لا یحمل هذا العلم، الا اهل البصر و الصبر

شیما پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:00 ب.ظ

بمیرم برا اون دل پر دردش...

سرفراز باشی میهن من
اجرش با خدای خودش
چه یه مشت احمق و فریب خورده بفهمن ارزش کارشون رو و چه نفهمن

خدا خیرشون بده
کاش همون قوم میفهمیدن اتفاقا این قشر هستن که شعار واقعی شون "چو ایران نباشد تن من مباد" هست و نه یه مشت اشغال سبزی گندیده

فاطمه کیا پنج‌شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:07 ب.ظ http://fatemehkia.persianblog.ir

لعنت بر منافق!

اشته جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 04:46 ق.ظ http://iranian-information.com

آن مجله خارجی که نوشت رفسنجانی پولدار ترین مرد ایران است پس دروغ بود ؟همین مجله بار ها در مورد احمدی نژاد و دولت نوشت و همه برایش کف زدند .اما چطور عکس رفسنجانی بر روی این مجله از گوگول برداشته می شود و توهین به رهبری و احمدی نژاد در لیست اول گوگول ؟توطعه از این آشکار تر ؟چه کسی آنقدر قدرت دارد که به گوگول دستور بدهد یا پول تا عکس رفسنجانی را بردارد و عکس های توهین آمیز به رهبری را پخش کند؟

رایحه علوی جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 06:13 ق.ظ http://ya-ali-madadkon.persianblog.ir

سلام
متاثر شدیم... قلبمان به درد آمد ... خستگی بر تن ما نیز ماند .
یاعلی

یه منتظر جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 12:58 ب.ظ http://negaresabz.blogsky

شما لینک شدید

لطفا وبلاگ ما را با نام « نگار سبز » در وبلاگ خود قرار دهید

یا علی

[ بدون نام ] جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 01:41 ب.ظ

نظر مخالفان را برنمی تابید!آخه نافهم چطور منافقه بطونه بره تو صف مردم و تیر اندازی نکنه؟مغز خر خورده؟!چرا تاحالا یک موافق ا.ن کشته نشده؟منافقین به گفته رییس جمهور موسوی مرده اند زنده شان نکنید!

بابا ادب مرد از بی ادبی اوست!
چه جمله خوبی گفته رییس جمهور کی گفته ما نشنیدیم؟
رییس جمهور:موسوی مرده اند زنده شان نکنید!

درخت لیموی زرد جمعه 16 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 09:36 ب.ظ http://www.yellowlemontree.blogfa.com

عجیب و تازه نیست اما متاثرکننده ست.
جماعت مغرض کار خودشونو میکنن و جماعت جاهل باور میکنن. مامورای انتظامی رو با گارد شاه یکی میکنن و خودشونو انقلابی میدونن.
کاش حداقل بیخبرا اینورا هم سر بزنن شاید تلنگری بخورن

نقدآزاد شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 08:10 ق.ظ

سلام
از این ماجراها زیاد اتفاق افتاده.اکثر مواقع جناح حق مظلوم می شدند چون به بعضی چیزا اعتقاد دارند که باطل نداره.سیاه نمایی در مورد حق و دروغ و تهمت از ابزار باطله اما اینکه چرا این سیاه نمایی ها را عده ای باور می کنند...
خدا به همه اونهایی که به اسلام و نظام اسلامی کار می کنند صبر و تحمل این همه تهمت را بده.

[ بدون نام ] یکشنبه 18 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 05:06 ب.ظ

الهی من قربون اون مامور بشم با این دل دریایی اش

از طرف من بهش بگین خدا قوت دلت محکم

جبهه چهارشنبه 21 بهمن‌ماه سال 1388 ساعت 11:12 ق.ظ

در 22 بهمن به یاری خدا کمر دشمنان داخلی و خارجی را خواهیم شکست.

سلام بر شما دوست گرامی لطفا برای حمایت از جبهه وبلاگی غدیر و شرکت در زنجیره فجر افرینان به این جبهه مراجعه فرموده و لگوی این زنجیره را نصب بفرمایید
در صورت توانایی این جبهه را به دیگر دوستان ولایی معرفی بفرمایید
به امید موفقیت شما
شما از جانب جبهه مختارید که تبلیغ و معرفی این جبهه رابه دوستان ولایی که حاضرند حمایت کنند شروع بفرمایید
از دوستان بخواهید برای ثبت شدن نامشان به جبهه مراجعه بفرمایند و از اطلاعیه و بنر های این جبهه استفاده نمایند
منتظر پاسخ شما بزرگوار هستم

http://jwg.parsiblog.com/1324418.htm بیانیه زنجیره فجرآفرینان ؛ جبهه وبلاگی غدیر» لطفا در لینک دادن یعنی حمایت خود ما را یاری فرمایید

محمد چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 08:11 ب.ظ

مطمئن باش ما آغاز کننده یک تحول جهانی هستیم . اما قبل از این اتفاق، باید تحت آزمایش های شدید قرار بگیریم تا اونهایی از ما که ادعای حقیقت دارند از صف ما جدا شوند و مومنین حقیقی باقی بمانند.

قبل از ما هم بارها این اتفاق افتاده ، به پیروان نوح فکر کن که 80 سال در اوج فشار حرفهای افرادی که میگفتند نوح دیوانه است رو تحمل می کردند .

چون نوح روی کوه کشتی می ساخت.

محمد چهارشنبه 19 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 11:06 ب.ظ http://roozaaneh.blogfa.com

دقیقا همینه برادر!
زدی وسط هدف
کار هنری روی واقعیت ها و نمایش جذاب اونها
الحق که سرباز جنگ نرمی

امید پنج‌شنبه 20 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 03:21 ق.ظ

داداش ! شما خوب شما اقا شما مسلمون واقعی! شما انقلابی اصیل شما پیرو رهبر شما مشت محکم بر دهان استکبار و امریکای جهانخوار!!! و اسراییل جنایتخوار!!! لطف کنید و اگه همکارای مومن و انقلابی و انساندوستتون رو تو پرسنل شریف ناجا در کلانتری پیشگیری از جرم واقع در میدون انقلاب تهران دیدین بگین گوشی من و رفیقم و پول داخل کیف جیبی امون رو که روز بازداشت ما پس از انتخابات که بعدا در زندان اوین برادران بازجوتون تشخیص دادن که ما بیگناه بودیم و بر اثر خدمت زیادی برادران ناجا بازداشت شده بودیم رو بهمون پس بدن! اگر خواستی امار و ادرس هم بدیم البته اگه مطالب قبل از این درخواستمون رو حمل بر نیروی پیاده نظام کودتاچیان سبز مخملی نکنی!
متشکرم.اجرکم عندالله!!!
از کتکهایی که از دست این پرسنل به ششدت انساندوست !!!خوردیم و خونهایی هم که ازمون روان شد هم گذشتیم. فقط اموال شخصی امون رو برگردونید ممنون میشیم!
دست اخر جا دارد از پرسنل شریف صدا و سیمای میلی! نه ببخشید ملی این اب و خاک هم تقدیر و تشکر کنم که این وقت رو به ما دادن تا حرفامون رو به گوش مسئولین ذیربط برسونیم!!!!

نه برادر اصلا لازم نیست از ظلمی که بهت شده و مالی که ازت سرقت شده بگذری این حق توهه و باید بگیری و ازش دفاع کنی.امیدوارم روزی برسه که همه ما ایرانی ها خدا رو پیدا کنیم هم من هم شما هم مامورین انتظامی هم سبز ها هم قرمز ها هم آبی ها...

hooman شنبه 22 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 04:24 ب.ظ http://holmes.blogspot.com/

اتفاقاً ما هم منتظریم..منتظر روز قیامت و قرارمون هم سرپل صراط...میخوایم اونهایی رو ببینیم که با باتون زدنمون چون با سکوت جمع شده بودیم...منتظرسم اونهایی رو ببینیم که در خونه و شیشه و ...شکستند و اومدند ریختند توی خونه مون..چون روی در پوستر موسوی چسبونده بودیم...30 خرداد بود هنوز بر نداشته بودیم پوستر رو....منتظر اونهایی هستیم با کلاشینکف برادرم رو هل میدادند عقب تهدید می کردند که چاله آسانیسور میندازنش پایین...منتظر اونهایی هستیم که رایمون رو دزدیدن...منتظر زیاد داریم...

عزیزمن دوست من هم من و هم شما منتظریم تا در روز قیامت میرحسین در پیشگاه خداوند متعال و در برابر شهداو امام بگوید چراو چرا با ین توهم بزرگ عده زیادی از حامیانش را که به او و حرفش اعتماد داشتند به خطا انداخت.
کسی منکر برخی خطاهای خودسرانه نیست اما شما در کدام کشور دموکرات سراغ دارید که اگر چند نیروی پلیس برخورد بدی با یک فرد داشتند باید به خیابان ریخت و حکومت را ساقط کرد؟
این قبیل مظلوم نمایی ها در همه دنیا وجود دارد.
مهم این است که برای کارهامان حجتی برای روز قیامت داشته باشیم

alireza سه‌شنبه 25 اسفند‌ماه سال 1388 ساعت 09:59 ق.ظ http://kaboutaran-ar.blogfa.com

سلام
مهم نیست این قضیه حقیقی بود یا ساخته ذهن شما. هم میتونه حقیقی باشه هم نه. اگه وبلاگ ناقابل و کوچیکه حقیر رو یه نیگاه بندازید متوجه میشید که جبهه من و شما یکیه و راهمون جدا نیست. ولی افراط و تفریط در هر کاری غلطه و حق و حقیقت واقعی رو زیر سوال میبره.
هممون میدونیم که نیروهای زحمت کش انتظامی کمتر کسی رو دارن تو خودشون که اینجور با احساس و زیبا با مردم و کودکان رفتار کنند . این لطافتی که شما تو وجود این برادر قرار دادی فقط میتونه تو بچه های خط مقدم جبهه های 8 سال دفاع مقدس باشه برادر جون. این فقط شما نیستید که با نیروهای انتظامی برخورد دارید . هممون میبینیم همه چیز رو.
امام حقه " نظام ما حقه" رهبر عزیزتر از جونمون حقه " و همه این مسائل اخیر نا حقند و باطل. اما نباید با پوشاندن ایرادات و اشکالات کوچک و بزرگ کار خودیها" همه اون حقیقتهای بزرگ رو هم ببریم زیر سوال برادر جان. باید اشکالات و اشتباهات خودمون رو هم قبول کنیم و با انتقادات صحیح و دلسوزانه سعی کنیم برطرفشون کنیم.

یا علی مدد

برادر عزیزم حرفت دقیقا درسته من خوردم به شخصه تا حالا چندین بار طعم بد اخلاقی های بعضی افسر های پلیس رو چشیدم اما به احترام اون عده ای که برای رضای خدا کار میکنند هرگز به خودم اجازه ندادم به کل نیروی انتظامی توهین کنم
اما متاسفانه ما ایرانی ها منتظریم یکی خطا کنه و از اسمون هفتم تا زیر زمین خونه مادربزرگ رو مقصر بدونیم
علی رغم رفتار های نادرست بعضی از پرسنل پلیس که در اقلیت هستند اما شرف دارن به پلیس نیویورک و تگزاس

آبجی کوچولو سه‌شنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1389 ساعت 11:29 ق.ظ

اون زن و بقیه نادان هایی مثل اون اگه آب ببینن از هر شناگری ماهرترنن و خوب وحشیگری و ژستیشون رو در انتخابات نشون دادند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد