منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

نام نوح یا راه نوح؟

 

 

 100 سال بعد از رحلت نوح نبی(ع)- شهری همین حوالی

سالهای درازی از طوفان نوح گذشته است ومردم داستان نوح و یارانش را همچون داستانی دلنشین برای کودکان خود نقل میکنند و با تفاخر بیان میکنند که ما از نسل یاران نوحیم که با او سوار برکشتی شدند و نجات یافتند.

 نوح نبی(ع) سالها پیش به دیدار معبود شتافته است اما بزرگی نوح آنچنان بر دلهای مردمان استوار گشته که هرآنچه به نام اوست مقدس است و هر آنچه یادگار اوست متبرک

برکت باغ ها و دشت ها و چشمه ها همه و همه به پای او نوشته شده است . نام نوح برکت این شهر است و یاد او مایه مباهات اما برخی راه او را به فراموشی سپرده اند و برخی راه را اشتباه میروند.

کشتی بان جوان که از نوادگان یاران  نوح است بر افکار مردم نظارت دارد و سعی دارد بر جلوگیری از پریشانی اذهان و ورود وسوسه شیطان

کشتی بان جوان سعی دارد تا در پرتو نام نوح بزرگ راه نوح بزرگ را نیز از گزند ها مصون بدارد زیرا او خوب میداند که دشمنان شهر جرات تعدی به نام نوح را ندارند اما میتوانند راه و سیره نوح را طوری جلوه دهند تا امر بر مردم مشتبه شده به خیال احترام به نوح بر درخت تنومندی که کاشته است تیشه نا خواسته بزنند.

مردم در جشن با شکوهی به مناسبت سالگرد آرام گرفتن کشتی نوح بر خشکی جمع شده اند. هلهله شادی برپاست

مردم دسته جمعی بر نوح و یارانش درود میفرستند. و فریاد می کشند

درود بر نوح و یاران باوفایش درود درود

درود بر نوح و درود بر آنان که به یاریش شتافتند درود درود  

در میانه جمعیت فردی با چهره پوشانده فریاد میزند:   

درود برنوح و تمامی اهل بیتش!

مردم پاسخ میدهند:درود درود  

مرد جراتش بیشتر میشود:   

درود بر نوح بزرگ و پسرانش 

 مردم: درود درود 

کنعان فرزندنوح آمرزیده شده است!

مردم همهمه میکنند..و عده ای تصدیق میکنند 

کشتی بان جوان بر میخیزد و نهیبی بر جمع میدهد :


"ساکت شوید ای مردم!

نوح نبی خدا بود و رضایت خدا رضایتش!

دوست خدا دوست نوح بود و دشمن خدا دشمن نوح

هر آنکس که خود را به کشتی رساند دوست خدا بود و هر آنکس که باز ماند دشمن خدا و نبی اش

آنان که از کشتی هدایت باز ماندند جهنم را به آغوش کشیدند و بس "  

مرد برخاست و فریاد کشید:

نوح در نزد خدا محترم است و وابستگانش به حرمت او محترمند. 

مردم همهمه میکنند 

کشتی بان جوان:

"فرزند نوح کسی است که راهش را بپیماید خداوند دران شب وحشت که دلهای ساکنان کشتی پر از اضطراب بود به نوح نبی وحی کرد که کنعان پسرتو نیست او خاندان نبوتش گم شد!

مردم در این داستان برای همه اعصار تاریخ درس و عبرت است که بزرگ زادگی دلیل بر هدایت نیست این پیروی از راه و رسم بزرگان  است که هدایت یا ضلالت را مشخص میکند.

 برای نوح، مردم مستضعف مومن فرزندانش هستند. فرزند پیغمبر کسی است که بیشترین شباهت را به او در راه و رسوم و مرام داشته باشد حال نسبت خونی داشته باشد یا نداشته باشد خب البته اگر نسبت خونی هم داشته باشد بهتر است و شایسته تر "  

مرد عده ای را دور خود جمع کرده بود و نجوا میکند:

به هرحال نوح بزرگ آنقدر نزد ما ارج و قرب دارد که از توهین به فرزندش اجتناب کنیم چه نیازی هست که مدام در گوش ما میخوانند که کنعان کافر شد؟!

او هرچه بود پسر نوح نبی الله بود احترام او به خاظر نام پدرش بر همه ما واجب است.

کشتی بان فریاد کشید:

"هان ای مردم! 

 بدانید آنچه از نوح بزرگ برای ما مانده است وصایای اوست بر پیروی از خداوند متعال و دوری شیطان

مبادا که شیطان نام نوح را برایتان بگذارد و راهش را بگیرد

مراقب باشید و از خدا بترسید

هر کس که از خداوند متعال و راه پرهیزگاران اطاعت نکند مورد لعن خداوند است حتی اگر شش هزار سال چون ابلیس در عرش خدا به نماز بایستد!"

شیطان زوزه ای میکشد و می گریزد.

نظرات 10 + ارسال نظر
م.ج.ر.م چهارشنبه 30 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:28 ب.ظ http://maktabmaktab.tk

باسلام
لینک باکس مکتب المهدی عج ا
راهی برای بازدید بیشتر از وبلاگ شما پس از قرار دادن لینک باکس در وب خود به ما اطلاع دهید تا لینک شما در این لینک باکس ثبت شود

جهت دریافت کد لینک باکس وکپی ان درویرایش قالب وبلاگتان با ادرس زیر بروید
http://maktabmaktab.blogfa.com/page/maktabbox.aspx


وجهت دریافت کد لینک باکس مخصوص قرار دادن دربخش کدهای جاوا درقسمت تنظیمات وبلاگتان به ادرس زیر مراجعه کنید
http://maktabmaktab.blogfa.com/page/linkbox2.aspx

ضمنا جهت اپلود رایگان در معروفترین سایتها به ادرس زیر مراجعه کنید
http://maktabmaktab.blogfa.com/page/uplod.aspx

رحیل پنج‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 06:52 ب.ظ http://rahil87.parsiblog.com/

سلام
با مطلبی با عنوان ((روزی خواهم آمد…)) به روزم و منتظر نظرات سازندتون…
عیدتون مبارک و التماس دعا
http://rahil87.parsiblog.com/

ارّه بانو! پنج‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 09:42 ب.ظ http://type-neveshte.mihanblog.com/

به به! به به!
مطلبی بس مفید و تأمل انگیزناک!
لعنت بر پسرنوح صفتان!

زینب پنج‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:17 ب.ظ

نگاه ظریف و تحلیلی زیبایی بود . به دل نشست .

محب مولا علی پنج‌شنبه 31 تیر‌ماه سال 1389 ساعت 11:22 ب.ظ

احسنت!

ارّه بانو! جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 04:13 ب.ظ

سلام. ممنون از شما. والا ما مثل شما از این کارای هیجان انگیز بلد نیستیم!!! چطوری میشه یه ستون جدید باز کرد؟؟!!

علی حسین زاده جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:54 ب.ظ

سلام علیکم
خیلی مفید بود دلاور

علی حسین زاده جمعه 1 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 05:57 ب.ظ

خدایا نور چشم مصطفی کو
که فرزند زهرا و مرتضی کو
کجا هست آنکه آماده است عالم
زمینه گشته در دنیا فراهم
کجاست ویرانگر هر فتنه جوئی
براندازنده شرک و دوروئی
کجاست والی عصر و زمانها
همان ربط زمین و آسمانها
کجاست آنکه ما را نور عینی
که باشد طالب خون حسینی
هر آنچه باشدم در راستایت
پدر، مادر، که جان من فدایت

نقد آزاد شنبه 2 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 07:42 ب.ظ http://www.naghdazad.blogfa.com

مثل بعضی دیگه از مطالبتون که سعی داشته تکرار شدن تاریخ را نشون بده جالب بود.

بهاره مقدم دوشنبه 4 مرداد‌ماه سال 1389 ساعت 11:56 ق.ظ http://setarebahar7.blogfa.com

سلام
خیلی جالب بود مطلبتون بسی استفاده کردیم
عیدتون مبارک
التماس دعا داریم
در پناه حق
علی علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد