دیشب خواب ندا رو دیدم!

امروز خبری رو خوندم که کمی متحیرانه و هاج و واج مانده عقب جلو شدم و باز در حیرانی خویش ماندم و هنوز بیرون نیامده ام

گویند مادر ندا اقا سلطان گفته اند: 

 فردی از آمریکا به من زنگ زده که خواب ندا را دیده است که ندا از مادرش خواسته از قاتل اصلی اش!! شکایت کند و اگر در ایران جواب نداد حتما به دیوان لاهه شکایت کند!!

خواهش میکنم متن پیام ندا از آن دنیا را دوباره بخوانید:

به مادرم بگویید از قاتل اصلی من در ایران شکایت کند و اگر در ایران به جایی نرسید  به دیوان لاهه شکایت کند!!

خواهش میکنم یک بار دیگر بخوانید!

با هر سلیقه سیاسی و جناحی که هستید اصلا ملی مذهبی هستید اصلا کافر هستید خواهشا این پبام ندا را از دنیای ارواح بخوانید.

به کلمات کلیدی این خبر با دقت توجه کنید: 

فردی در آمریکا،شکایت از قاتل اصلی،دیوان لاهه!!

نمی گویم مثل ما فکر کنید و رای بدهید اما... 

کمی هوش میخواهد اصلا همان یه کم هوش را هم نمیخواهد که بتوانی درک کنی که سناریو سازان کمدی تراژدیک ندا چقدر احمق هستند. گاهی اوقات از عمق حماقت این نخبه های ایرانی که در آن سوی مرز ها زندگی میکنند خنده ام میگیرد! 

باور کنید یک نفر که کمی درجه حماقتش از بقیه کمتر بوده نسخه اصلی این رویای صادقه آن دوست در آمریکا را اصلاح کرده وگرنه اصلش خیلی با مزه تر است که می توان تا حدودی اصل خواب را حدس زد. 

اصلا احتمالا خیلی از ایرانی های مقیم کازینوی های لس آنجلس خواب ندارو دیدن و همه باهم هرچی ندا گفته رو ریختن رو هم و به مامانش گفتن

یکی میگه:  

ندا جون اومد خوابم و گفت :اون مستندی که صدا و سیما پخش کرد دروغه 

دومی  میگه: ندا رو در یک پارچه سبز دیدم که گفت به مادرم بگید فریب صداو سیمارو نخوره  

سومی میگه:ندا خیلی پریشان بود و میگفت وایی که میزان تقلب در انتخابات و حشتناک بوده! 

یکی دیگه میگه: منم خوابشو دیدم به من گفت به مادرم بگید به بی بی سی اعتماد داشته باشه و به دوستام بگید راه من رو ادامه بدن!  

اونوری میگه:ندارو دیده که داره توی باغ بزرگ و سر سبز رای میده و روی برگه رایش نوشته بوده موسوی!  

وسطی میگه:ودکات برسه سیمون جوون! 

بغلیش میگه: آره فکر کنم منم یه شب خوابشو دیدم گفت دکتر حجازی و رفقاش منو کشتن  

همه چپ چپ بهش نگاه میکنن  

اصلاح میکنه و میگه: ها؟نه گفت قاتل من الان تو ایرانه! ببخشین این مشروبه زهر ماریه!  

ولی یک نفر احتمال داره واقعا خواب ندارو دیده باشه و صداشم در نیومده باشه 

کاسپین ماکان:حواب ندارو دیدم که پریشان و مضطرب به سمتم اومد و با غضب و تنفر به من نگاه کرد و تف به صورتم انداخت و گفت: قرارمون این نبود بی شرف!!