پس از آغاز فتنه چندین نفر از رجل سیاسی به برنامه گفتگوی ویژه خبری شبکه دو دعوت شدند درست در بحبوجه اغتشاشات که تهران در آتش خودکامگی اقلیت تمامیت خواه میسوخت...
اما در مورد گزینه های 3 تا 6 باید مفصل تر سخن بگوییم
دکتر رضایی
دکتر رضایی که خود یک سر ماجرا بود و شاید اگر با جرات تمام می ایستاد و اعلام می کرد که اشتباه می کنید دوستان ما باختیم. شاید کار با اینجاها نمی کشید. اما به هرحال دوستانشان به ایشان تلقین کردند که حد اقل 9 میلیون رای داشتی و همش رو دزدیدن!
البته ایشان کمی باهوش تر از دیگران بود و می دانست اگر میخواهد در عرصه سیاسی کشور بماند باید کمی محتاط باشد و به قول امروزی ها دوپهلویی پیشه کند.
دکتر لاریجانی
در اوایل آنچنان تحت تاثیر تحلیل های خام و تهی بود که حتی پیشاپیش به موسوی تبریک هم گفت! همیشه مشکل من با این راست های سنتی و محافظه کار تحلیل های جامعه شناختی ضعیفشونه این یکی رو نمیتونم باهاشون کنار بیام! ضعف تحلیل اونا رو به پیش بینی غلط وا میداره
به هر حال ایشون هم تحت تاثیر این پیش زمینه کمی در شک و شبهه افتادند که نکند که ...
لذا مدتی ساز دوپهلویی زدند اما به هرحال شکر خدا، صلای رهبر انقلاب ایشان را از چرت نا به هنگام پراند و انصافا پس از آن کم نگذاشتند.هرچند هر از گاهی یه 25/0 دوپهلو می شوند اما قابل اغماضه
دکتر قالیباف:
ایشون علی رغم این که دکتر احمدی نژاد عامل موثر انتخاب ایشون به عنوان نامزدی شهرداری بود اما هنوز طعم تلخ باخت 27 خرداد 84 رو از یاد نبرده و کمی بدش نمیاد خودش رو منتقد دولت نشون بده لذا در جریان فتنه کمی دو پهلو شد و مدتی تاخت البته این جا هم انصاف به خرج دهیم کفه پهلوی ولایت مداریش می چربید..
اگر کمی به این عزیزان اصولگرا توجه کنیم یک وجه اشتراک در همه آنها وجود دارد .امید به دست گرفتن سکان ریاست جمهوری
به هر حال احمدی نژاد رئیس جمهور است و برای پیروزی در دور بعد انتخابات می بایست وجهه منتقد گرفت چون تجربه سی ساله نشان داده مردم پس از 8 سال سکان ریاست جمهوری را به فرد دیگری با تفکرات متفاوت می دهند.( اما غافلند از احمدی نژاد این معجزه هزاره سوم! )
خب بگذریم به هرحال هدفشون جمع کردن رای های خنثی است.
لذا آقایان سعی داشتند تا با بیان مواضع نه سیخ نه کباب رای هردو طرف را در سبد خود داشته باشند.
واما بریم سر اصل مطلب:
دکتر مطهری:
مواضع علی مطهری در دوران فتنه انتخابات و پس از آن هنگام تشکیل دولت دهم ،هر انسان آشنا با اندیشه های ایشان در دهه 70 را در فکر فرو می برد که به راستی چه اتفاقی افتاده است؟ زمانه عوض شده یا دکتر مطهری؟
اما روز به روز برمواضع دوپهلو وگاهی به سمت آن یکی پهلو! ایشان افزوده می شد. و تا کنون نیز ادامه دارد
در باب ایشون اوضاع فرق میکنه گمان نمیکنم رویای ریاست جمهوری در سر داشته باشند اما خب میدانند با این دوپهلویی در لیست اصولگرایان مجلس نهم جای نخواهند داشت در ضمن اگر وارد لیست اصلاح طلبان هم بشوند که عاقبتشان عاقبت واحدی نیکبخت ! خواهد شد لذا علت دوپهلوییش رو مشخص کرد:
دیروز مصاحبه ای از ایشان منتشر شد که درستی این فرضیه را حد اقل در مورد ایشان و دوستانشان ثابت کرد ایشان فرمودند "جامعه نیازمند گروه سومی است و از تند روهی های این دو گروه فعلی خسته شده است!"
ولی نفرمودند جامعه خسته شده از تند روی اصولگرایان چرا 25 میلیون رای به سبدشان ریخت؟
به نظر می رسد آقای مطهری از این همه عدم توجه به گفته هایشان خسته شده اند و دوست دارند با تشکیل یک حزب ،قدرتمند تر وارد فضای سیاسی شوند اقدام مبارکی است هرچه سلیقه های مختلف در چهارچوب نظام بیشتر باشد کشور موفق تر خواهد بود اما در حزب جدیدشان دوپهلو نباشند تا مردم تکلیفشان را بدانند.
وگرنه حزب دوپهلوها عنوانی با مزه برای حزب تازه تاسیس خواهد بود!
سال گذشته مالکین سایت های فیس بوک و توئیتر با دمشون گردو میشکستند و از تمجید های فراوان وزیر امور خارجه آمریکا و انگلیس در حظ کافی به سر میبردند.
این دو سایت به ابزاری جهت پخش هزاران دروغ وراست درباره انتخابات ایران مبدل شده بودند و حتی طراحان این سایت ها تا آن زمان به عمق کارایی بالای خود پی نبرده بودند.
سرعت انتشار کلیپ های ساختگی و دروغ های باور پذیر در فیس بوک و توئیتر به حدی بود که به اشتباه کارکرد یک خبرگزاری را پیدا کرده بود . رسانه های بیگانه و بعضا داخلی با متهم کردن رسانه های کشور به دروغ گویی به مطالب این سایت ها استناد می کردند درحالی که این سایت ها چیزی نیستند جز مطالب و کلیپ هایی که کاربرانشان با یکدیگر به اشتراک می گذارند.
مدیران این سایت ها توسط وزیر امور خارجه آمریکا تشویق شده و مورد عنایت بودجه عظیم دولت ایلات متحده نیز قرار گرفته و بر گسترش سایت ها و امکاناتشان همت گماشتند.
باور آنها این بود که اغتشاشات ایران به این زودی ها تمامی ندارد و این سایت ها به راحتی می توانند فضای سایبر را تحت تاثیر قرار دهند.
خبرگزاری های غربی علی رغم دروغ پردازی های گسترده به خوبی می دانستند که بیش از حد نمیتوانند دروغ شاخداربگویند زیرا از طرف کابران متهم به عدم صداقت در کار رسانه ای شده و وجهه خود را از دست می دهند. اما فیس بوک و توئیتر به دلیل عدم قبول مسئولیت حقوقی در باره آنچه کاربران منتشر می کنند راحت تر و فراغ بال تر هستند.
کاربران این دو سایت بسیار زیاد شدند و امکانات آنها گسترده تر اما..
اغتشاشات ایران تمام شد! در عین ناباوری...
و اکنون فیس بوک و توئیتر مالا مال از کلیپ های اغتشاشات انتخاباتی انگلیس،سرکوب مردم معترض،اعلام جمله معروف رای مارو دزدیدن! در واکنش به انتخابات مجلس انگلستان است.
درحالی که رسانه های انگلیسی به طور هماهنگ در حال آماده سازی جو" کی بود کی نبود هیچ خبری نیست "بودند ناگهان موج اعتراض سایبری انگلستان را لرزاند.
هم اکنون کلیپ های اغتشاشت انتخابات به سرعت در سراسر سایبر میچرخد . رسانه های قدرتمند انگلیس هاج واج مانده اند.
دولت انگلستان پیش از هر چیزی از اعلان نتایج نهایی وحشت خواهد داشت چون حتما عده ای در فیس بوک و توئیتر فریاد خواهند زد
Where is my vote?