گفته اند که پول حرام دل را سیاه میکند اما نشنیده بودیم که مغز را پوک میکند و زبان را یاوه گو! که احتمالا همه اینها را می کند ولی ما نشنیده بودیم!
گویند که در روزهای نه چندان دور در آخرین معاینه سری و محرمانه یکی از بزرگان فتنه و از علمای صاحب نام درصرف و نحو عربی و از مردان خوشنام عرفان لری! و فرزند نن جان ، دکتر معالج از احتمال یک سرطان خطرناک خبر داده است. شیخنا کمی ترسیده اما باز پرستیژ را حفظ کرده و خود را آماده شهادت اعلام کرده است!
در هفته ماقبل این هفته جاری فرزندایشان ان شاءالله من باب مزاح، لطیفه ای برای میرکوفون به دستان جیگری طرح نموده و مایه مسرت و نشاط کلی آدم شده اند.
ایشان( یعنی همان حسینشان) نقل کرده اند که از منابع موثق شنیده ایم که قرص های سرطان زا از کشور روسیه وارد شده و به پدر من خورانده شده است تا ایشان را از سر راه بردارند!
میرکوفون به دست زیرکی می پرسد ای منورالفکر، ای مشعشع الفکر، ای بی فکر! چگونه و کی و چه کسی و کجا توانسته این قرص را به شیخنا بخوراند؟
آقازاده کمی من و من کرده و می فرماید شاید هم هنوز نخورانده اند و قرار است در آینده بخورانند!
شاعر می فرماید:
قوری ز قلم، قلم زقوری
چرت و پرت نگو گوگوری مگوری!
در ادامه همین ماجرا شنیده ها از میرکوفون به دستان دیگر حاکیست زن شیخنا نیز تحلیلی کرده اند و مزاحی نموده اند(بابا چه وقته مزاحه شیخ داره میره از این دنیای فانیا)
ایشون نیز فرمودند احتمالا نیروهای امنیتی در 22 بهمن گازی به سمت صورت ایشان زده اند که ایشان مبتلا به سرطان پروستات شده اند!
البته این که پروستان شیخ در صورتش هست یا نه را فقط خود همسر شیخ میتوانند تشخیص دهند و ما به حرف ایشان استناد میکنیم!
و دوباره شاعر میفرماید:
توانا بود هر که دانا بود
زن شیخ بعد او برنا بود
نامه ی منتشر نشده ی زهرا رهنورد به "لیدی گاگا"
مدتیه که هفته نامه ی تایم نظر سنجی انتخاب 100 چهره ی برتر جهان رو به راه انداخته ولی این نظر سنجی نامحدوده و هرکس میتونه برای هزار بار هم که شده رای بده!
و این طور که این نظر سنجی نشون میده میرحسین موسوی به طرز چشمگیری داره به "لیدی گاگا" رقاصه و خواننده س.ک.س.ی غرب نزدیک میشه!
در همین احوال هم خبرنگار ما از یک نامه ی محرمانه منتشر نشده آگاهی پیدا کرده که ما هم بر حسب وظیفه به اطلاع می رسونیم.
به نام خدا
یا محول الحول والاحوال وقنا عذاب النار!
با درود بر کوروش کبیر و پادشاهان ایران باستان و همه ی کسانی که بر ایران حکومت کرده اند تا زمان نخست وزیری شوهر من و دیگر هیچ.
از اخبار موثق شنیده ام که با شوهر من رقابت تنگاتنگی داری. دختره ی چش سفید! چه کسی به تو اجازه داده تا با پدر فرزندان من تنگاتنگ شوی؟ این مرد سالهاست که با پرفسورترین متفکر جهان تنگاتنگ است. حالا توی لاغر مردنی از راه نرسیده میخواهی با او تنگاتنگ شوی؟
ای مار کبری تنگاتنگت باد! ای سوسک سیاه تنگاتنگت باد!
من مدتهاست که خودم را با پژوهش های قرآنی در دل شوهرم جاکرده ام ، حالا توی رقاصه ی پتیاره میخواهی در دل او جا شوی؟یک هفته است که شبها تا صبح بیدارم و به اتفاق فرزندان سبز رستم و اسفندیار و دیو سفید و اژدهای هفت سر هی مدام به میرحسین رای میدهیم تا شوهرم با سرعت برق از تو عبور کند و فرصت نگاه کردن به آن هیکل مزخرفت را هم نداشته باشد.
ای جز جگر بگیری "لیدی" . تا چند روز پیش شوهرم در خواب ناگهان اسم احمدی نژاد را می آورد و با فریاد از خواب می پرید، اما این شبها به آرامی اسم تورا به زبان می آورد و از خواب هم نمی پرد!
خدا لعنتت کند بری پیش مادرت.
پرفسور پرفسورها، متفکر متفکرها ،عروس ترکها، دختر لرها
زهرا