منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

آقای قالیباف؟

آقای دکتر قالیباف هفته پیش در برنامه گفتگوی ویژه خبری حضور یافتند.در پاسخ به نظریه دکتر قالیباف مبنی بر این که هر جا نزاعی باشد دوطرف مقصرند

لازم است از دکتر بخواهیم مقصر را در نزاع های زیر مشخص کنند

1.      نزاع شهرداری و شورای ترافیک در پروژه منوریل؟

2.      نزاع شهرداری با سازمان حفاظت محیط زیست بر سر قطع درختان سرخه حصار ؟

3.      نزاع نمایندگان مجلس ششم با شورای نگهبان در مورد رد صلاحیت ها؟

4.      نزاع بنی صدر و دکتر بهشتی؟

5.      نزاع سازمان مجاهدین خلق با گروههای سیاسی معتقد به نظام؟

6.      نزاع مدرس با رضا خان؟

7.      نزاع مصدق با نمایندگان غرب زده؟

8.      نزاع میرزا کوچک خان با رضا خان؟

9.      نزاع ستارخان و باقرخان با نیروهای قاجار؟

10.  نزاع سربداران ؟

و هزاران نزاع دیگر که همیشه عده ای مظلوم بوده اند و طرف مقابل ظالم

آقای قالیباف همیشه حق را بگویید حتی اگر به ضرر شما باشد. 

و چه مظلوم است دکتر خودمان ....

اصلاحات باطل شد

   
     موقعیت‌ خطیر اصلاح‌طلبان؛
آغاز پایان اصلاح‌طلبی در ایران

 
شرایط به وجود آمده پس از انتخابات ریاست جمهوری را شاید بتوان یکی از حساس‌ترین دوره‌ها برای جریان اصلاح طلبی در ایران دانست. اصلاح طلبان که حداقل برخی از آنها در هفته آخر خود را پیروز قطعی انتخابات می‌دیدند با نتیجه‌ای روبرو می‌شوند که آنها را در بهت و شگفتی عمیق فرو می برد.

اصلاح‌طلبانی که همیشه آرای خاموش را برگ برنده خود می دانستند اینبار با حضور 85 درصدی یعنی حضور اکثریت آرای خاموش تنها 35 درصد از کل آرا به آنها اختصاص داده شده است. آنها که فکر می کردند اینبار با تجمیع آرای خاموش و آرای طرفدارن خود پیروز مطلق انتخابات خواهند بود، به ناگاه جمعه شب با آماری مواجه شدند که آنها را بی نهایت متعجب کرد. این نوشتار در مورد صحت یا رد نتایج منتشره و بحث‌های پس از انتخابات نیست. هدف، تحلیل وضعیت موجود جریان اصلاح طلبی در ایران است.

اصلاح‌طلبان بعد از انتخابات مانند مشت زنی در درون رینگ بوکس شده اند که مشتی محکم خورده باشد، گیج شده و بی اختیار به هر طرف مشت می زند ، آنها با وضعیتی روبرو بودند که اصلاً انتظار آن را نداشتند. درست یا غلط، آقای میرحسین موسوی مصاحبه می‌کند و خود را پیروز این رقابت می‌نامد. عده‌ای از اصلاح طلبان دستگیر شده‌اند، فضای کشور کمی امنیتی شده است. نیروی انتظامی مانور اقتدار گذاشته و ... اصلاح طلبان کاملاً گیج شده اند. چه باید کرد؟ در شرایط موجود، فشار از پایین و امتیازگیری از بالا شاید بهترین راه فرار باشد، حداقل فضا را به نفع اصلاح طلبان تلطیف می کند. برخی از طرفداران هم آمده اند همکاری می کنند.

موج اعتراضات خیابانی آغاز می‌شود. سوال اینجاست برنده این رقابت جدید کیست؟ آیا اصلاح طلبان با این رویه می‌توانند پیروز شوند یا خیر؟

ابتدا فرض می‌کنیم اصلاح طلبان و معترضان به حرکت خود ادامه می‌دهند، البته کمی محال است. به دلیل نبود ایدئولوژی منسجم و سازماندهی، مردم خسته می‌شوند، اقتصاد خوابیده است، درآمد کم شده. ادامه این وضعیت به نفع هیچکس نیست، چرخ زندگی باید بچرخد. کم‌کم طرفداران از دور اصلاح طلبان پراکنده می‌شوند. با این حال به فرض خود در مورد حمایت کامل طرفداران مردمی از اصلاح طلبان تا انتها ادامه می‌دهیم.

"شورای نگهبان باید انتخابات را منحل کند". بعید به نظر می‌رسد. شورای نگهبان فرصت برای اصلاح نتایج داده است اما انحلال انتخابات ممکن نیست، شاید کمی از آرای آقای احمدی‌نژاد کم شود و چند صندوق باطل شود و آرای آقای میرحسین موسوی افزایش یابد اما ابطال انتخابات ممکن نیست، شورای نگهبان تاکید کرده است. مقام معظم رهبری هم بر این موضوع باور و تاکید دارند. پس در نهایت دستاورد همه پافشارها کمی افزایش آرا است، اعتراضات مردمی به هر نحو که باشد آرام می‌شود، تنها تعداد نفرات دستگیر شده، مجروح و مضروب بیشتر می‌شود.

این دستگیری‌ها و سایر اتفاقات موجب رد صلاحیت آنها در انتخابات‌های پیش رو هم خواهد شد. انگار اصلاح طلبان دارند از جیب می‌خورند، همه اعتباراتشان خرج خواهد شد. اعتراض‌ها آرام می‌شود اما تنها آنچه در ذهن طرفدارانشان باقی خواهد ماند یک نکته است، انتخابات در ایران اعتبار ندارد.

"شرکت نخواهیم کرد"، "انتخابات تحریم است." در دوره‌های بعدی انتخابات‌ها اصلاح طلبان با رد صلاحیت‌های فراوان و همچنین عدم استقبال طرفداران روبه‌رو خواهند بود. اگر بتوانند کاندیدایی داشته باشند، طرفداران آنها رای نخواهند داد. پس باید پیروز انتخابات‌های آتی را نیز اصولگرایان دانست و رقابت‌های بعدی درون جناحی خواهد بود.

این دوران حساس‌ترین دوران برای اصلاح طلبان است و اعتراض آنان به شورای نگهبان بعید به نظر می‌رسد نتیجه مطلوبی برایشان داشته باشد.

اصلاح‌طلبی ایرانی سردرگم است. اصلاح‌طلبان در انتخابات‌های بعد با رد صلاحیت گسترده نیروهای خود روبه‌رو خواهند بود و طرفداران آنها در انتخابات‌ها شرکت نخواهد کرد. شاید این پایان اصلاح طلبی و آغاز دگراندیشی باشد.
منبع:http://alef.ir/1388/