محمدحاشر یزدانی
شهرستان بوق جلسه سخنرانی نماینده دوره هشتم مجلس و کاندیدای دور نهم
ما دراین چهارسال همه هدفمان قانون بود و قانون. دولت مدام دنبال قانون گریزی بود اما ما نگذاشتیم الانم اگه ما برنگردیم مجلس بی قانونی زیاد میشه همه ما باید تابع قانون باشیم .
پیک فرمانداری شهرستان بوق میاد دم در خونه جناب مستطاب، شلوغ پلوغه جلسه پشت جلسه تو خونه برنامه ریزی برای تبلیغات تاثیر گذار و چه و چه
یه پاکت نامه با مهر محرمانه میدن دست جناب، با بادی به غبعب بازش میکنه یه دفعه چشماش سیاهی میره
عدم احراز صلاحیت به دلیل ماده فلان بند فلان و جیغ بنفش جناب شیشه ها رو میلرزاند.
از فردا هم خبرنگارایی که از درو همسایه آمار خونه هایی روکه بعد از دادن پاکت فرمانداری داد و فریاد زدن گرفتن، میریزن دور آقایون و مصاحبه پشت مصاحبه و فردا هم که نمایندگان میان سرکار از تریبون مجلس استفاده میکنن جهت تخطئه نهاد های قانونی که صلاحیت آقایان را رد کردند.
آن هم چه تریبونی! جایگاهی مقدس که قطره قطره خون شهدا و خون جگر دوستداران انقلاب آن را بنا نهاده است. یک دقیقه استفاده ازاین تریبون مقدس اگر جهت رضای خداوند متعال نباشد عقاب دارد به مولا.
اما باید حق داد بنده خدا دور قبل تایئد شده الان رد صلاحیت شده نمی تونه هضم کنه که خب ممکنه تو این چهار سال کارایی کرده باشه که از شرایط نماینده نظام مقدس اسلامی عدول کرده باشه.
خب حالا باید چکار کرد؟ هیچی اول نباید داد کشید!بعدشم خدا بزرگه برادر من
وقتی وزیر بی نوا رو رد اعتماد میکردی و لبخند رضایت رو لبای قشنگت مینشست و فریاد های الله اکبرت توی مجلس میپیچید و قند تو دلت آب میشد و ازحق و حقوقی که قانون برات گذاشته نهایت استفاده رو میبردی خب باید آمادگی رو داشته باشی که اگر کسی از اختیارات قانونی اش در موردت استفاده کرد جیغ نکشی . چطور یه وزیر بینوا تو چهارسال وزارت ممکنه بارها تهدید به استفاده از این حق قانونی شما بشه و در معرض استیضاح قرار بگیره اما شما اگر دور سوم مجلس شورای اسلامی تائید شدی باید تا دور 120 همینجوری تائید شی؟و اگر نشی داد بزنی فریاد بکشی نمیگی همسایه ها مریض دارن؟ اگر اون وزیر داد میزد یا لیوان آب تریبون مجلس رو پرت میکرد پائین و یا میگفت: من زیربار نمیرم و یا میگفت این کارتون سیاسیه یا مثلا میگفت شما که به من رای اعتماد دادین بنابراین چرا الان عدم اعتماد دادین؟ خداوکیلی چی میگفتین؟ چی به سرش میآوردین؟
یه روزی رئیس جمهور گفت: قانونی که تصویب شده کمی ابهام داره و قابل اجرا نیست. تریبون ها و داد و بیداد ها بلند شد که قانون لازم الاجراست و همه باید مطیع قانون باشیم . همه یادمونه نیست؟ خب الانم اتفاقی نیفتاده هیئت های اجرایی از حقوق قانونی شون استفاده کردن ورای خودشون رو دادن . شما هم از حق قانونی تون استفاده کنید و اعتراضتون رو اعلام کنید شورای محترم نگهبان رسیدگی میکنه و ایشاالله باب خدمت شما به ملت بسته نشه پس دیگه داد زدن نداره که.
تعیین کمیته سه نفره و چهار نفره دیگه معنی نداره؟ خوبه دولتی ها هم بعد از هر استیضاح کمیته تعیین کنن؟
خوبه رئیس جمهور کمیته تعیین کنه که چرا مجلس میخواد از من سوال کنه؟ الان هم اتفاقی نیفتاده نامه ای محرمانه به دست مبارک رسیده که طبق بند و تبصره ای که محرمانه است شما صلاحیتتان احراز نشده است.خب شما هم خیلی مودبانه و محترم عین یه نماینده مومن درب پاکت رو ببند و برو تا زمانی که فرصت تموم نشده اعتراض کن
شورای محترم نگهبان اعتراضتو رسیدگی میکنه اگر وارد بود که تایید میشی و اگر نبود نکنه بریزی تو خیابون و سطل آشغال آتیش بزنی ها باور کن فتنه کردن اونجور هم سخت نیستا کافیه یه کم به شیطون سواری بدی تا آخر میبرتت.
قانون و قانون مداری خیلی سخته برادر من. باید معرکه و میدان باشه تا همه امتحان شوند.
نمایندگان عزیز:
سی و سه روز عشق، سی و سه روز مظلومیت ،سی و سه روز ایثار، سی و سه روز اسلام ناب محمدی ، سی و سه روز هجمه شیطان، سی وسه روز ایستادگی جانانه ایمان ، اینها قطره ایست در توصیف دریای سی و سه روز مقاومت شیعیان راستین حضرت امیرمومنان در لبنان سرزمین عشق و ایمان.
سی و سه بار سبحان الله در سی و سه ر وز جهاد برای قدرت ایمان بچه شیعه های جنوب، سی و سه بار الحمد لله در سی و سه روز برای عنایت و امداد الهی و سی و چهار بار الله اکبر در روز سی و چهارم روز جشن فتح و پیروزی .
نمیتوان نوک قلم را نگه داشت عاشقانه میتازد و مینوازد سینه کاغذ را .اوج حماسه لبنان وصف نشدنی و ناگفتنی است. با بوسه بر دستان خدا مردان ،بوسه بر پیشانی پیشانی حزب الله سید حسن نصرالله.
قلب امام عصر روحی له الفداه و نائبش را شاد کردن کار هرکسی نیست کاری که حزب الله کرد کاری سترگ بود که قدرش را نمیتوان دانست و درک کرد.
حزب الله شیطان را به زمین زد پوزه اش را به خاک مالید و نعره اش را بلند کرد. حزب الله امیدی در قلب مسلمانان شد سی و سه روز مقدمه بیست و دوروز شد و مقدمه ای در آینده ای نزدیک برای 11 روز و یک روز ،آری یک روز و شاید حتی یک ساعت زمان برای نابودی اسرائیل کافی است برای ما و شما
اگر بخواهیم ...
مگر کسی هست که نخواهد؟ قطعا همه میگوییم نه همه مان میخواهیم که آن روز بیاید و ما هم سهمی داشته باشیم در این پیروزی بزرگ اما قبول کنید کمی تنبل و بی خیال هستیم یعنی آرزوی این پیروزی بزرگ راداریم اما خیلی وقت ها حواسمان نیست باید چکارکنیم. اصلا گاهی اوقات فقط دعا میکنیم که این اتفاق بیفتد ولی در قدم برداشتن ضعیف هستیم. گمان خیلی هامان این است که بعد ازظهر روز قدس یعنی پایان تکلیف سال در تلاش برای آزادی قدس و بعد از آن همه چیز محدود میشود به نفرین مادرها و مادربزرگ ها و حرص پدرها هنگام تماشای اخبار حمله صهیونیست ها به مدرسه و یا اردوگاهی فلسطینی.
سالهاست که دولت اسلامی دیپلماسی فعالی در برابر این خنجر فرورفته در قلب سرزمین اسلامی دارد اما دیپلماسی عمومی کمی ضعیف است. گاهی دیپلماسی عمومی خیلی کاراتر از دیپلماسی دولتی است. مردم ما همه باید درصحنه باشند. کدام صحنه؟ مگر همه زمین ها کربلا نیست و مگر همه روز ها عاشورا نیست؟ مگر یا لیتنا کنا معک ورد زبان همه ما نیست. صحنه میدان مبارزه با اسرائیل است.
کداممان وقتی قهوه نستله را میبینیم خون غیرتمان به جوش می آید.پپسی و کوکاکولا هم که جولان میدهند لب تاب های اپل هم همه جا هستند . پس دشمن همین نزدیکی هاست توی آشپزخانه و یخچال و درفتر کار اما حبیب و حر و مسلم بن عوسجه کجا هستند؟ میدان مهیاست سلاح هم هست مرد میدان میخواهیم کسی هست؟
سی و سه روز اکران شده است از همان هفته اول باید یک میلیارد بفروشدآیا فروخته است؟ مردم شهید پرور ما باید صف بکشند در برابر سینماها،پدران و مادران دست در دست کودکانشان بیایند و جوهر نفرت از این جرثومه فشاد را در قلب پاک فرزندانشان بنشانند. منبر ها و تریبون ها باید بشورانند مردم را برای دین این فیلم. تا خونی در رگ هنر متعهد ولایی باشد .آیا کرده اند؟ جنبش های وبلاگی کجا هستند؟ وبلاگ های ارزشی حواسشان هست؟ میدانید چه چیزی به نمایش در آمده است؟ میدانید این فیلم یعنی نمایش تاثیر ولایت در روح و جان عده ای جوان که استکبار جهانی را به زانو در آورده اند؟
تبلیغ کنید جار بزنید شور به پا کنید سی و سه روز باید خیلی دیده شود. جوانان مذهبی ما همه باید حضور پیدا کنند سینماها یک دست پرچم های زرد باشد عکس های سید فتح و پیروزی سید ولایت مداری سید زیبایی سید نصرالله.
سانس ها باید دوبرابر شوند و مدیران فرهنگی کشور باید شوک زده شوند تا بدانند ذائقه مردم ما این است. نه عشق و عاشقی یک پیرمرد 80 ساله که فقط یک دیالوگ ساده را در همه فیلم ها تکرار میکند!
سی و سه روز باید حداقل 3 میلیارد بفروشد و اگر بفروشد در میدان فرهنگی سنگری جدید را فتح کرده ایم و اگر نفروشد باور کنید کم کم سنگرمان را تسخیر میکنند و به حاشیه میبرندمان.
باور کنید دشمن آمار فروش این فیلم را در همه شهر ها گرفته و تحلیل میکند. شکارچی شنبه را نیز گرفته و آنالیز کرده است. او حواسش جمع است آیا ما هم مراقبیم.
کاش همه درک کنیم این شرایط را، کاش منبری های ما فریاد کنند که تا قبل از اربعین سی و سه روز را ببنینید بعد دسته های عزای ابا عبدالله را فراهم کنید! یعنی میشود؟
حوزه های علمیه تشویق کنند طلاب را،تشکل های دانشجویی همه اعضاء را به تماشای این فیلم ببرد ، بسیج مثل همیشه در میدان باشد تا چشم شبیخون فرهنگی در بیاید. تا دود از کله فرهنگ های بی فرهنگی این روزها بلند شود.
آن روز که فرهنگ و حمایت از فرهنگ دینی دغدغه اول دینمداران ما شد روز شکست کامل دشمن است. وقتی سی و سه روز 10 میلیارد بفروشد و فیلم زعفرانیه! 100 میلیون، آن روز روز پیروزی است یوم الله است. آن وقت است که بیست و دوروز هم میفروشد . شکارچی شنبه 2و 3 هم ساخته میشود . سی دی های مرد عنکبوتی برگشت میخورد به همانجایی که بوده است و ما پیروزیم. بجنبید خواهران وبرادران جهاد کنید و هرچه سریعترسی و سه روز را ببینید!