توطئه جدید و مشترک آمریکا و رژیم آل سعود جهت هجمه تبلیغاتی علیه ایران و زمینه سازی در افکار عمومی جهانی کار دست آل سعود داد.
قرار بر این بود که یه جورایی ایران رو در ماجرای ترور مقام دست پنجم عربستان ! دخیل نشون بودن بعد همه کشورهای عربی رو تا حد مرگ از ایران بترسونن تا اونا هم از شدت ترس هرچی آمریکا میگه بگن چشم و همه قبول کنن که از ایران باید ترسید و به قولی ایران هراسی بشه شام شب عرب ها
سعودیون این بارو تصمیم گرفتن تا ته قضیه برن . برای هیلاری کلینتون پیغام و پسغام دادن که ما آماده ایم و پروژه ایران هراسی شروع شدو هی گفتن و هی بعضی ها ترسیدن هی گفتن والبته خیلی ها خندیدن اما خب بعضی ها ترسیدن. قرار شد یه سری آموزش های ایران هراسی به اعراب داده بشه تا ترس از ایران بره تو گوشت و پوستشون گفتن همه این جملات رو تکرار کنید: ایران تروریست است! ایران میخواد پوست ما را بکند! ایران خیلی ترس دارد! ایران لولو خورخوره است! ما از ایران می ترسیم ! بدون ترس از ایران نخوابید ها! قبل از مسواک کردن از ایران بترسید! قبل از شروع غذا ابتدا از ایران بترسید ،هنگام خواب کابوس های وحشتناک از حمله ایران به خیمه های تان ببینید! در اتاق خوابتان نقشه ای بزرگ از ایران نصب کنید و مدام کوچکی کشورتان را در برابر ایران مقایسه کنید! هر کس از ایران نترسد دیوانه است حتی آمریکا هم می ترسد! "ما می ترسیم" شد سرود و درخت بید شد نماد ملی آل سعود، خلاصه کلی طرح و برنامه ریختن. فیلم های هرشب سینماهای عربستان شد" حمله به اچ 3" و "عملیات کرکوک" و آمبولانس پشت آمبولانس شاهزاده های سعودی از سینماها رفتن مریض خونه...
خلاصه هی تو بوق و کرنا کردن و هی هول و ولا انداختن تو دل آل سعود و آش و حسابی شور کردن که یواش یواش ملا خودش هم باورش شد که سر کوچه آش میدن!اونقدر از ایران ترسیدن که خودشون یادشون رفت این یه نقشه است ولیعهد عربستان در حال تکرار جملات فوق از ترس زهر ترک شد ! و خود سلطان هم دوباره افتاد گوشه مریض خونه! هرچی این آمریکائیهای ننه مرده داد زدن بابا این نقشه خودمونه نترسید اما آل سعود لرزه افتاده بود به چهار ستونشون اگر نبود نوشیدنی زهر ماری بقیه نوه نبیره های بن عزیز هم مرده بودن و الان آل سعود منقرض شده بود! البته شنیده ها حاکی است مجمع وکلای دیوانه ایلات متحده در صدد آماده کردن لایحه حقوقی جهت ایراد اتهام علیه ایران به دلیل مرگ وحشتناک ولیعهد عربستان به خاطر ترس از ایران است!
اصولا خط و نشان کشیدن با تهدید کردن تفاوت فاحشی دارد و با دخالت کردن درامور که دیگر به هیچ وجه جور در نمی آید به نظر می آید این کلمه از سری کلمات هنری است به معنای ترسیم خط و نشان همانطور که از معنی آن مشخص است. احتمالا سالها پیش لات و لوت های گلو بندک این کلمه را دزدیده و در محاورات خود به کار برده اند.
اما به قول دکتر نیما افشار اساسا! این کلمه همچین کلمه بدی نیست. اگر بخواهیم منصفانه این کلمه را به چالش ادبی کشیده و معنی و تفسیر کنیم میتوان گفت که خط و نشان کشیدن به معنی تعیین حد و حدود، مشخص کردن مرز و مسیر ، محدوده اختیارات و یا حقوق است. به طور مثال وقتی موجر برای مستاجر خط و نشان میکشد یعنی یک سری از وظایف مستاجرو حقوق خود را یادآوری میکند. و هنگامی که پلیس برای اراذل و اوباش و متجاوزین خط و نشان میکشد یعنی حقوق جامعه را به هنجار شکنان یادآوری کرده تذکر و اخطار شدید میدهد که مبادا از این خط و نشان تجاوز شود.
اما اگر دزدی و یا تبهکاری و یا کلاهبرداری فردی عادی را تهدید کند این دیگر خط و نشان کشیدن نیست بلکه همان تهدید،زور گیری و یا باج خواهی است.
تا اینجای بحث فهمیدیم احتمالا کسی که خط و نشان میکشد حق و حقوقی را یادآوری میکند و کسی که موردخط و نشان کشیدن قرار می گیرد قطعا حق و حقوقی را زیر پا گذاشته است.
و باز هم اساسا! این کلمه را میبایست با توجه به مرجع خط و نشان کشاننده توجیه و تفسیر کرد. اگر مرجع مورد نظر در محدوده اختیارات و وظایف ذاتی نشان هایی را مشخص کرده و خطوط رسیدن به این نشان ها را ترسیم کرده و کسانی که از این خطوط تخطی نموده و گمراه شده اند را معرفی نماید این معنی درست و صحیح خط و نشان کشیدن است و دیگر هیاهوی دزدان و غارتگران و براندازان و چه و چه معنایی ندارد.
اما اگر کسی که هیچ مرجعی نیست و جامعه و ملت به هیچ عنوان وام دار او و دارو دسته اش نیستند و اصلا هیچی نیست بیاید و برای شرکت در انتخابات خط و نشان بکشد این دیگر میشود باج خواهی و از این قبیل حرف ها...
سروصداهای اخیر باج خواهان و باج گیران در پی صحبت هایی سردار فرماندهی کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مجیز گویی های برادر رئیس جمهور سابق و متهم کردن ارزشی ترین نهاد انقلاب اسلامی به خط و نشان کشیدن برای اصلاح طلبان علت نگارش این یادداشت شد.
باید به نائب رئیس مجلس پر افتخار ششم! و دبیر کل سابق حزب منحله و برانداز مشارکت متذکر شد که:
آقا رضا... عنایت داشته باشند وقتی گروهی یا حزبی نشان را گم میکند و بی سروپاها را نشان خود میکند و خط را عوضی میرود تا جایی که نه آبرویی برای خود میگذارد و نه برای مریدانش، باید برایش خط و نشان کشید تا دوباره یادش بیاید چه بوده و چه شده .
آقا رضا... توجه داشته باشند که "اگر سپاه نبود کشور نبود" معنای این جمله حضرت امام را در بحران هایی که مجلس ششم و دولت اصلاحات بر گرده نظام تحمیل کرد کاملا درک کردیم فتنه 78 و 88 اوج تعبیر این جمله امام است و آقایان خوب میدانند.حضوربا بصیرت سپاه در تمامی میادین نبرد آنچنان عرصه را بر برخی جنابان تنگ کرده که شب در آروزی ضربه به این نهاد بزرگ میخوابند خوابی که تعبیر نخواهد شد.
آقا رضا.... به یاد بیاورند که زمان کری خواندن دوم خرداد دوستان و همفکرانشان و خود جنابشان چه خط و نشان هایی که برای نظام اسلامی از تریبون شرم آور ترین مجلس انقلاب اسلامی کشیده نشد. و آقایان ککشان هم نگزید! و آنچنان با تازیانه های جنگ روانی ،فرزندان سبزپوش ملت را آماج حملات خود قرار داده بودند که تاریخ انقلاب شرم دارد از ننوشت خیانت هایی عالی جنابان
آقا رضا.... بدانند که سپاه با تمام قدرت در برابر انحراف ها می ایستد نشان را مشخص میکند و خط را و اگر کسی راه را گم کرده بود ،برایش ترسیم میکند که خط این است و نشان این .
همه بدانند که در انقلاب اسلامی ما نشان مشخص است و خط هم معلوم و اگر کسی و حزبی و گروهی و دفتری و بیتی و هرچه و هرچه از خط و نشان دور شود خود را به نابودی سپرده و اما اگرهمین ها که نام بردم در برابر خط بایستند و یا برای جامعه خط و نشان دیگری ترسیم کنند ملت و فرزندان ملت هم خطشان را پاک میکند و هم نشانشان را.