منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

ای تاریخ بشکند قلمت

  ای تاریخ بشکند قلمت اگر ننویسی بر فرزندان خامنه ای چه گذشت...

 

ای تاریخ بنویس امسال را ؛بنویس درد های امسال را ،بنویس زخم های امسال را ،زخم هایی که بر قلب ها نشست و زخم هایی که سی سال زیر پوسته انقلاب مانده بود و ترکید. تاول های چرک آلودی که بوی تعفنشان دوستان خالص را آزار میداد اما ما در خواب بودیم و به گمان های خوشبینانه...

ای تاریخ بنویس که امسال دیگر طاقت بعضی سر آمد؛

گفتند: بس است دیگر تا کی گشنگی بکشیم و صدا بر نیاوریم. باید فریاد زد از بالا بودن نرخ محرومیت زدایی، باید فریاد زد از این ادم های فریب کاری که دست روستاییان را میبوسند و نمی دانند پرستیژ مقدس است. باید فریاد زد از دست این آدم هایی که هی میخواهند انقلاب صادر کنند کاش به جای انقلاب فرش  صادر می کردند تا هم ما راضی باشیم هم آنها!

ای تاریخ بنویس امسال را. بنویس که شکم ها از مال حرام پرشده است. بنویس که به راحتی میتوان حسین را تشنه کشت و عریان رها کرد . زمان هنوز آمادگی کشتن حسین (علیه السلام) را دارد. بنویس که می خواستند خیمه ها را با آل خدا آتش بکشند.

ای تاریخ عجله کن! بنویس... بنویس که درد ها کشیدیم؛ بنویس که غصه ها خوردیم؛ بنویس که اشک ها ریختیم؛ بنویس که بغض هامان در تاریکی های بیابان های اطراف شهر ترکید و زار زار گریستیم. به یاد مظلومیت حضرت امیر(علیه السلام). تا امسال باور نمی کردیم قساوت های مردم عهدش را اما ای  تاریخ حرف هایت را دیدیم و حس کردیم.

ای تاریخ بنویس که ما امام را ندیده بودیم، نخست وزیرش نبودیم، از او حکم نداشتیم، فرمانده اش نبودیم، اما حس کردیم میراثش به تاراج می رود و مردانه ایستادیم و ناسزا شنیدیم!

بنویس که شهدا و جانبازان این فتنه مظلوم ترین بودند. برای همت تعریف کن اما نگذار غصه بخورد بگو حاجی دشمن سرسخت بود اما به لطف خدا حل شد حاجی حاجی ! حاجی صدا ضعیفه بچه های نسل سوم انقلاب سلام میرسونن حاجی ...

تاریخ اگر کلمه ای کم بنویسی مدیونی! بنویس که سربازان خامنه ای مظلومند. بنویس که نگهداشتن علم انقلاب، ازخود انقلاب سخت تره اما برخی انقلابیون پوسیده اینو نمیفهمن! هی سوابقشون رو میزنن تو سر ما!

 تاریخ از اولش بنویس! بگو که همه شاد بودیم، بگو دست هامون رو به دست هم دادیم تا سال خوبی رو داشته باشیم، بنویس که تبلیغاتمون قشنگ و دوستانه بود، بنویس که نردبون رو برای بچه های ستاد موسوی نگه داشتیم تا بنرشون رو بزننن، بنویس آخر شب ها با هم می نشستیم گپ میزدیم، بنویس که وقتی فرصت تبلیغات تموم شد همه با هم قانون رو رعایت کردیم اما ای تاریخ بنویس که کی به کام هممون زهر کرد! و قس علی هذا...

تاریخ بنویس که دوباره از دست ما نسل سومی ها عصبانی شدند، گفتند: قرار بود امام بره به موزه اینا دارن مانع میشن باید یه کاری کرد اگر یه نسل آگاه به مبانی امام روی کار بیاد فاتحه هممون خوندس!

ای تاریخ بنویس که بزرگان چه خونی به دل ما کردند، بنویس که اونجایی که باید مینشستن پاشدن! اونجایی که باید پا میشدن نشستن!!!

ای تاریخ اصلا اسم امسال رو تو کتابت بنویس جهت عبرت! عبرت برای نسل های آینده عبرت برا خواص آینده!

ای تاریخ بنویس که امسال چنگ و دندان های دشمن زهر خورده ملت دوباره آشکار شد چه خون جگری خوردیم تا فریب کاری سالوس های دموکرات منش! مشخص شد.

ای تاریخ بنویس که در این سال شیعه شرمنده حسین(علیه السلام) شد. بنویس که ایران شرمنده زینب(سلام الله علیها) شد. وای چه مصیبتی بود وای که چه بسا برخی در این مصیبت دق کردند.

بنویس که سربازان خامنه ای در نهایت مظلومیت ایستاده اند تا پای جان. حتی اگر علی بماند و ما، ترس از بیشماری جماعتی در وسوسه شیطان مانده، مارا دو پهلو نخواهد کرد .

ای تاریخ این چند روز باقی مانده را هم بنویس برای سید و مولای ما...  

  

"اى سید ما! اى مولاى ما! ما آنچه باید بکنیم، انجام میدهیم؛ آنچه باید هم گفت، هم گفتیم و خواهیم گفت. من جان ناقابلى دارم، جسم ناقصى دارم، اندک آبروئى هم دارم که این را هم خود شما به ما دادید؛ همه‏ى اینها را من کف دست گرفتم، در راه این انقلاب و در راه اسلام فدا خواهم کرد؛ اینها هم نثار شما باشد. سید ما، مولاى ما، دعا کن براى ما؛ صاحب ما توئى؛ صاحب این کشور توئى؛ صاحب این انقلاب توئى؛ پشتیبان ما شما هستید؛ ما این راه را ادامه خواهیم داد؛ با قدرت هم ادامه خواهیم داد؛ در این راه ما را با دعاى خود، با حمایت خود، با توجه خود، پشتیبانى بفرما".

دروغ ممنوع!

امروز توی سایت ها صحبت هایی از مردی با عبای شکلاتی خوندم که از حیرت و تعجب دارم شاخ در میارم.تورو خدا بذارید خودمو خالی کنم. دوستانی که هنوز احساس تمایلی به این اقا دارند مارو متهم به تخریب یا بی انصافی نکنن .البته خودتون میدونین که از نظر من این اقا به علاوه عبای خوشرنگش جزء سران فتنه است حالا گیر دادن بهش رو به تخریب و تک صدا بودن و... تعبیر نکنیدا خب؟ 

من هم یکی از میلیون ها شهروند تهرانی بودم که روز 22 بهمن به قصد حمایت از انقلاب عزیز اسلامی به خیابان های تهران اومدم.فکر کنم دیگه اینقدر تو سایت ها و روزنامه ها از اون روز باشکوه نوشتن که دیگه من سرتون رو در نیارم. 

خب حالا به افاضات این آقا توجه کنید البته پس از 11 روز که مشخصه در بهت و حیرت آب قند به دست توی "باران" قدم میزده!   

"هر جا که بودیم حتی در ماشین و درحال عبور مورد محبت انبوهی از مردمی بودیم که ما را می‌دیدند البته همه جا عده‌ای محدود هم با چوب و چماق و فحاشی به جان مردم می‌افتادند." 

 

"اگر بنای مقایسه باشد معلوم است که اکثریت کیست؟منتهی این اکثریت بنا بر این بود که با متانت و پرهیز از خشونت به میدان بیاید ولو اینکه مورد ظلم وجفا و اهانت قرار گیرد." 

  

بنده منزلم توی خیابون نوابه و از ابتدای راهپیمایی وارد خیابان آزادی شدم و به سمت میدان آزادی  حرکت کردم.و دقیقا نقطه ای که این آقا قصد داشت به جمع راهپیمایان بپیوندد نیز مورد زیارت ما قرار گرفت. مردم حتی نذاشتن دوقدم راه بره! 

انبوه مردم به سمت تو اومدن و ازت استقبال کردن؟!!

آقا چرا اینقدر دروغ میگید؟! 

چرا هوادارانتون رو فریب میدین؟ اونا به شما اعتماد دارن چرا با احساسات پاک جوانان تهرانی بازی میکنید؟ 

چرا دروغ به این واضحی میگی؟! 

خجالت هم خوب چیزیه به خدا 

اکثریت شرکت کنندگان حامی شما بودند؟!!  

انبوه مردم به استقبال شما اومدن؟! 

تروخدا یه کلیپ موبایل از این استقبال مردمی  برا بی بی سی بفرستید تواین 11 روز خفه شد از خفگی!

میر خان تو توهم مرد. شما هم داری میری تو توهم که، شایدم بودی! 

به هر حال آقای خاتمی دروغ ممنوع!