منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

نه دی ،جوشش بصیرت

از 22 خرداد 1388 تا 9 دی 1388روزهایی بس باور نکردنی بر این انقلاب عزیز و گرامی گذشت و مردمی بردبار و صبور بر بهانه گیری ها و آه و ناله های عده ای از بازندگان همیشگی انقلاب صبر پیشه میکردند و آه  می کشیدند.

خیل عظیمی از همان مردمی که حتی با حسن نیت به ایشان رای داده بودند و پس از اعلام نتایج خود را برای همراهی و هماهنگی با دولت منتخب آماده می کردند ناگهان با مجموعه ای از خیانت ها و غفلت ها و اشتباهات از سوی نامزدینشان مواجه شده و انگشت حسرت به لب گزیدند...از خرداد تا دی پر است از سکوت این مردمان صبور و صبور

شاید باورشان نمی شد. و الحق باورش نیز کمی سخت بود. این 7 ماه فاصله ای بود و فرصتی .. مردمی که به نامزدهایشان فرصت می دادند تا اشتباهات را جبران کنند، شاید عده ای هنوز امید داشتند که تمام این داستان ها و شنیده ها و گفته ها تحریکات منافقین است و به زودی نامزدهایشان "حر" گونه به دامان حسین زمان بر می گردند.

اما عاشورای 88 اتفاق افتاد و دیگر مجالی برای بازگشت نماند. بغض فروخورده مردم به اشک نشست و ندای یا حسینشان به عرش . اینگونه بود که 9 دی به حماسه ای عظیم تبدیل شد که رای دهندگان به بازندگان بزرگ انتخابات نقش عظیمی در شکل گیری اش داشتند. همه معترفیم که  بخش قابل توجه مردمی که با ندای لبیک یاحسین به خیابان ریختند به آنها رای داده بودند و حوادث این 7 ماه را با کرامت انسانی خویش تحمل کرده بودند اما عاشورا دلهایشان را به جوشش کشاند و  و 9دی قیام کردند.

9 دی- جوششی مقدس بود از همه اقشار ملت مسلمان ایران، مردمی که با ندای یاحسین گردن اژدهای سبز را زدند و لاشه اش را به آتش کشیدند که دریغ است ایران که ویران شود!

9 دی- نقطه پایان صبر مردمی بود که دوست داشتند نامزدشان کرامت از خود نشان دهد اما 7 ماه بغض فروخورده شان را با حیرت تحمل کردند.

9 دی- نقطه اتصال ملت بود آنان که انقلاب را از صمیم قلب دوست دارند و برای حفظ آن منتظر اشخاص نیستند اشخاصی که به قول آن رهبر فرزانه "همه ی حیثیتشان را از این انقلاب دارند"

9 دی- نقطه پایان بغض حزن انگیز مردمی بود که با عشق به ولی امرشان به پای صندوق های رای رفته بودند و کنون ناباورانه اصل ولایت فقیه را بر زیر حملات عده ای از خدا بی خبر می دیدند.

9 دی- ماه فریاد رگ های متورم مردمی بود که با شمیم دلنواز خمینی کبیر به عرصه آمده بودند و اکنون پاره های عکس آن پیر فرزانه را در دستان غریبه هایی ایرانی نما.

9دی ماه جوشش خشمی حسینی بود از مردمی که خیمه عزای ابا عبدلله را در قلب ام القرای جهان اسلام سوخته می دیدند!

تفاوت مردمان ما و مردمان عهد ائمه(س) در همین است . اینجا دیگر نیازی به "هل من ناصر" گفتن نیست. به محض احساس خطر این قلب هاست که تپشی سریعتر می یابد و خون تازه تمامی رگ ها را می فشارد و فریاد "لبیک یا امام" از اعماق جان به عرش می رسد.

این مردم به اشخاص و اصحاب تعهد ندارند. اینان دربیعت زاده پسر فاطمه اند و وقتی کسی بیعت شکست دیگر "کس" نیست و آنگاه چشم به چشمان امامشان دارند و بس!

اینان لبیک می گویند تا نیاز به یا لثارات گفتن نیفتد.اینان طلایه دارند تا تواب نباشند.اینان درس آموز مکتب علی هستند تا قرآن های بر نیزه شده آواره شان نکند. اینان تفاوت مسلمانی و کفر را در سجاده ها جستجو نمی کنند. برای اینها سعد ابی وقاص و طلحه و زبیر تفاوتی ندارند مهم این است که در هنگام نیاز در معرکه باشی و اگر نبودی  چه در میکده باشی و چه بر سجاده ، تفاوتی نیست!

اینان بصیرند واین گونه مردمی لیاقت درک معصوم را دارند. اللهم عجل لولیک الفرج...

نظرات 2 + ارسال نظر
مجتبی پنج‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:26 ق.ظ

خاک تو سر پوکت

خاک کربلا ان شاالله

نقد آزاد پنج‌شنبه 9 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:07 ق.ظ

سلام. 9 دی سالروز حماسه مردم ایران را به همه بچه حزب اللهی ها تبریک می گم. علی یارتون.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد