منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

مخاطب خاتمی کیست؟

این روزها بحث شروط محمد خاتمی برای شرکت در انتخابات مجلس نقل همه مجالس سیاسی و رسانه ایست.

این شروط و علت صادرشدن آنها را در این برهه زمانی خود  جای تحلیل و موشکافی و بحث های جریان شناسی دارد که بحث اصلی ما نیست.

در این یادداشت میخواهیم بررسی کنیم که مخاطب خاتمی کیست و وی با چه انگیزه ای این بازی جدید را شروع کرده است.

در نگاه اول این چنین به نظر میرسد که مخاطب شروط وی نظام مقدس اسلامی است. او تلاش میکند تا از این سیاهچال خود کنده بیرون بیاید اما بعد از بیرون آمدن بدهکار نباشد. شاید بتواند با ایراد شروطی طلب کارانه زمینه را آماده کند و پس از بیان این شروط پیاده نظام ناشناخته فتنه در رسانه ها و نهاد ها با ابراز خرسندی از این بازگشت میمون وخجسته از حاکمیت بخواهند حالا که ایشان قصد بازگشت دارد بهتر است نظام نیز از در رافت و مهربانی وارد شده و آغوش گرم خویش را بر روی این توابین باز کند. رویکردی که بعد از بیانیه شماره17موسوی اتفاق افتاد اما نتیجه بخش نبود.

اما با کمی برسی رفتارهای سیاسی و جامعه شناختی محمد خاتمی میتوان به این نتیجه رسید که مخاطب اصلی وی در این رویکرد طرفداران و حامیان قدیمی اصلاحات از بدنه جامعه هستند.

او به خوبی میداند که همه سرمایه های انسانی اصلاحات با لج بازی ها و افراط گری های کروبی و موسوی به باد رفته است.

او باور دارد که بحث تقلب بزرگ و گسترده قبل از این که بخواهد به رقیب صدمه بزند ضرباتی عمیق و لا علاج به بدنه رای دهندگان جناح خودشان زده است.

او یقین دارد که کف رای اصلاح طلبان دیگر با آنها نخواهد بود. منظور از کف رای کسانی است که به صورت سنتی به گروهی رای می دهند.

وقایع فتنه 88 همچون آوار بزرگی بر سر اصلاحات خراب شده است. مسئله واضح است . تقلب بزرگ و گسترده دروغی است که گریبان آنها را در مقابل حامیان سنتی شان گرفته است.

اگر تقلب شده است که دیگر به چه دلیل و چه امیدی در انتخابات بعدی حاضر شوند؟

و اگر تقلب نشده است چرا سران اصلاحات دروغی به این بزرگی را به خورد هواداران خود داده اند.

این شک و سوال بزرگ اذهان حامیان قدیمی اصلاح طلبان را به سختی آزار میدهد و برای نجات این گروه و دادن انگیزه دوباره برای فعالیت سیاسی می بایست راهی جستجو کرد.

و شروط خاتمی فرار به جلو در برابر این حامیان است.او می بایست با طرح این شروط سعی کند تا حامیان اصلاح طلبان را در فضایی جدید بازی دهد.

او تجربه کرده است که جناح چپ بعد از هر باخت  راهی جز جرزنی نپیموده و با متهم کردن عوامل و مجریان انتخابات، حق خود را تضییع شده دیده است. حتی زمانی که مجریان و ناظران از خودشان بودند(انتخابات دوره دوم شوراهای شهر و روستا) و زمانی که مجریان از خوشان بودند(مجلس هفتم و ریاست جمهوری نهم) .

بعد از سالیان سال شستشوی مغزی هواداران مبنی بر تخلفات انتخاباتی سازماندهی شده چگونه میتوان آنها را راضی کرد تا دوباره پای صندوق ها بیایند و نام دوم خرداد را بر برگ های رای بنگارند؟

شروط خاتمی پیامهای ناقصی است به  بدنه اجتماعی تقلیل یافته اصلاح طلبان مبنی بر این که:

 1 .اصلاحات زنده ، پویا و طلب کار است.

2.  ما هنوز نسبت به انتخابات مشکوکیم و در شروط خود جهت شرکت در انتخابات این نگرانی را ذکر کرده ایم. لذا اقدامات سال گذشته ما موجه بوده است.

3. درست است که تقلب گسترده واژه غلطی است. اما وجود تخلفات در انتخابات پیشین ما را ملزم به این شروط میکند.

4. در عین حال تحریم انتخابات کار درستی نیست و در صورتی که حاکمیت شروط ما را بپذیرد مطمئن باشید با رای بسیار بالایی پیروز خواهیم بود و اگر نپذیرد به دلیل ترس از پیروزی ماست.لذا ناامید نشده و حتما در انتخابات های آتی شرکت کنید.

این که بدنه اجتماعی احزاب سیاسی دوم خرداد چقدر در این بازی جدید به وی اعتماد کنند مشخص نیست اما منطقی و عقلانی این است که از سرکردگان این جریان بخواهند :

1.پاسخی صریح برای اقدامات غیر قانونی متعدد جناح مدعی قانون مداری و مردم سالاری بدهند.

2. تکلیف شان بعد از انتخابات چیست؟ اگر پیروز نشدند چه وظیفه ای دارند؟ دموکراسی مدرن چه راه حلی برای جناح شکست خورده دارد؟ شورش؟ اعتراض؟ برهم زدن بازی؟

3. اگر پیروز شدند و حامیان رقیب به اعتراض به خیابان ریختند و خواستار ابطال انتخابات شدند وظیفه آنها چیست؟

خاتمی و یارانش سوالات زیادی را می بایست پاسخ دهند که شاید در این دنیای فانی مجالی نباشد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد