منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

ارجع یا موسی!

 چند روزی است بوی بهار از لیبی می آید. سرزمینی که قریب به سی سال است بهار را در سلولهای تاریک  عقده های خود برتر بینی و کبر و غرور فزاینده و حسادت فروزنده حاکمش به بند کشیده است. بهاری که به میهمانی آن سرزمین رفت و به دست میزبان فاسد در بند شد.
بهاری که غنچه هایش در ایران اسلامی شکفت،بوی معطرش بلندیهای جولان را تا کرانه های باختری رود اردن گرفت و در لبنان گل کرد. بهاری که بهار بود در زمستان ساده لوحی و کوته بینی حاکمان عرب دربرابر دژخیمان صهیونی..
بوی خوش بهار لبنان را مست کرده بود و مردمان مظلومش را امیدوار به گسترش بوی خوش بهار به سراسر کشورهای عربی.
در این هنگام بود که حاکم فاسد  لیبی، سرهنگ دیوانه، بهار را به کشورش دعوت کرد. بهار مهربان بود و بزرگوار دعوت را رد نکرد.در اندیشه های بزرگش رساندن پیام صلح و دوستی و وحدت اسلامی به امت مسلمان بود. بار سفر بست و رفت و دیگر برنگشت.
سالهاست که چشمانمان اشکبار دیدار دوباره بهار لبنان و شنیدن صدای رسایش است. سالهاست که با شنیدن نامش بغضی فروخورده در گلوهایمان چنگ می اندازد و سینه هایمان تنگ میشود. او گشایشی بود بر سینه های تنگ . سرهنگ  دیوانه بهار را به بند کشید اما بوی خوشش را نتوانست مهار کند. سالهاست که بوی خوش و شمیم مهرش را از سرزمین لیبی استشمام میکنیم. سرهنگ  دیوانه تکذیب می کند اما شمیم خوش بهار تکذیب شدنی نیست. سرهنگ  دیوانه جنایت میکند خون میریزد ظلم میکند تا از لیبی بوی خوش بهار استشمام نشود اما شمیم بهار ما بهشتی است.
اینک روز موعود نزدیک شده است. سرهنگ  دیوانه در حال سقوط است سقوطی که برای عاشقان بهار از سقوط فرعون مصر شیرین تر است. سقوط سرهنگ  دیوانه یعنی دیدن بهار، شنیدن صدای بهار ، اشک ریختن بر محاسن سفید شده و قامت خمیده اش.
سقوط سرهنگ  دیوانه یعنی درد دلهای سی ساله بهار و ناگفته هایش با ما شنیدن و دیدن و بوئیدنش
آزاد شدگان از بندهای مخوف سرهنگ  دیوانه میگویند بهار زنده است. دلهایمان را به گفته های این آزادشدگان خوش کرده ایم و بوی خوشی که از لیبی استشمام میکنیم.
ای سید و سالار لبنان، ای فرزند ایران،ای رنجور دردستان، بمان که دست های فرزندانت تو را از بند شیطان رها خواهند کرد. صدای شعارهایشان را بشنو! سید بیدار بمان! ما درراهیم .سید چشمانت را بازنگهدار روشنی آفتاب در انتظار آنهاست. سیدنا ارجع! برگرد به صدرمان ای "صدر"! برگرد که دلهایمان سخت منتظر توست. برگرد که آغوش پر مهرامام ایران در انتظار توست ای امام لبنان
برگرد ای "امام موسی"  قدومت را بر دید گانمان مینهیم و تن رنجورت را با گلاب کاشان مرهم می گذاریم.
برگرد و بیبن سید حسن عجب شیر دلاوری شده است . در مکتب تو شیران زیادی پرورش یافته و لبنان به ایشان میبالد ای "موسی لبنان"، ای "فرزند ایران"، برگرد.  شاید به خواست خدا با همه با هم در قدس نماز بگزاریم ."ارجع یا موسی کی تقر اعیننا" ما منتظریم.
نظرات 2 + ارسال نظر
سجاد ده شیری چهارشنبه 4 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:39 ب.ظ http://traway.ir

سلام
دیروز چندتا خبرگذاری نوشته بودن امام موسی صدر رو از لیبی خارج کردن...
امیدوارم صحیح نباشه...

بهاره مقدم پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:34 ق.ظ http://dmsobh5.blogfa.com

سلام
کلا دیگه به ما سر نمی زنیدا!
این رسم همسنگری نیستا!
از ما گفتن بود!!!
علی علی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد