یارانه یعنی پرداخت بخشی از هزینههای کالاهای اساسی و مایحتاج ضروری مردم توسط دولت جهت کمک به اقشار ضعیف تا توانایی زندگی در کنار اقشار متوسط و مرفه را داشته باشند. برادران خارجی و موبور نیز سوبسید را به همین شیوه معنا میکنند و میکردند، یعنی هرگاه دولتی بر سر کار آمد و حکومتی مردمی تشکیل شد، دولتمردان از سوبسید برای بالابردن قدرت خرید بخش ضعیف جامعه بهره برده و میبرند. با تغییر شیوههای زندگی و میل شدید مردم به مصرف بیشتر و بیشتر، واضح و مبرهن شد که مصرفکنندگان بیشتر، یارانه و سوبسید بیشتری میگرفتند و اقشار ضعیف بهره بسیار کمتر میبردند لذا دولتهای سوبسیددهنده به فکر تغییر روش پرداخت آن افتادند؛ برخی شیوه پرداخت نقدی به اقشار ضعیف و برخی دیگر شیوه پرداخت غیرنقدی شامل بیمههای عمر و درمانی و خدمات اجتماعی را انتخاب کردند اما همه آن عزیزان و این عزیزان متفقالقول هستند که یارانه و سوبسید حق اقشار ضعیف جامعه است و بعید است کسی در این دنیای خاکی کمی اقتصاد بداند و ادعا کند یارانه حق همه مردم یک جامعه است چون در آن جامعه زندگی میکنند! در جامعه ما انگار همه چیز عکس است گاهی! به قول عادل فردوسیپور هیچ جای دنیا اینجوری نیست! مدتی است پیامکی برای برخی هموطنان آمده که خیلیها را نگران کرده و غم و غصه امانشان را بریده است. محتوای این پیامک یارانهای را همه میدانیم و هجوم دریافتکنندگان به سایت رفاهی جهت اعلام عدم انصراف از دریافت یارانه و عصبانیت از پیغام «تقاضای شما بررسی میشود» هم که جوک روز شده است. انگار نه انگار که خیلیها آن اوایل اصلا دولت را مرد چنین کار بزرگی نمیدانستند و حتی در سامانه ثبتنام هم نکردند و با پوزخندهایشان ما اقشار ضعیف را به جیرهخواری دولت متهم میکردند، الان همانها از دریافت پیامک تمکن مالی بشدت عصبانی شده و خواستار گرفتن حقشان هستند! شاید هم برخی از اینکه دولت متوجه شده دارای تمکن مالی هستند، عصبانی شده و هاج و واج به هر دری میزنند تا میزان تمکنشان مخفی بماند. اصلا مگر در مملکت ما قشر مرفه وجود دارد؟ اصلا امکان ندارد، همه مردم ما مستضعفند. مدتهاست گوشت مرغ نخوردهاند! گوشت قرمز که نقاشی کودکانشان شده و به تاریخ پیوسته است آخر خیلی همه چیز گران شده و یارانه حق همه ملت است! همسایه ما سالانه 10 بار مسافرت تشریف میبردند با 2 تا ماشین! از وقتی بنزین گران شده تمکن مالیشان کم شده و سالانه 5 بار به مسافرت میروند با یک ماشین. همسایه ما باید حقش را از دولت بگیرد، یعنی چه؟ بچههاشان پوسیدند توی چاردیواریشان! ممدآقا همیشه یخچالش مالامال از میوههای فصل و نوبرانه بود. الان هفتهای 2بار میوه میخرد. عجب مردم تمکن مالیشان کم شده است. ای بابا یکی به این مردم تمکن بدهد! لااقل یارانهشان را قطع نکنید! دوست عزیزی متخصص دندانپزشکی است با درآمد ماهانه 15 میلیون تومان، بله درست شنیدید دقیقا 15 میلیون تومان. جامعه عزیز دندانپزشکی اعتراض نکنند این رقم مستند است. ایشان پیامکی دریافت کردند که شما تمکن مالی دارید خواهشا بذارید یارانهتان به یارانه فرد دیگری اضافه شود. آقا! این بنده خدا عین لبو سرخ و کبود و داد و بیداد و فریاد که این حق منه، من یه ایرانیام، باید بگیرم، من انصراف نمیدم، نه به هیچوجهی، داد ای بیداد. آقای دکتر قصه ما تا الان توی 350 تا مهمونی فامیلی منبر پر از شور و هیجانی اجرا کرده و سخنها در فلسفه دریافت یارانه فرموده است. میگویند جوانکی پای یکی از منابر ایشان پرسیده است یا شیخ! شما با این درآمد خوب ماهی 45 هزارتومان به چه کارت آید؟ شیخ فرمودهاند هرقدر باشد من یک ایرانیام و این پول بیتالمال حق من است! شاید تقصیر از فرهنگستان زبان فارسی باشد که کلمه سوبسید را یارانه معنی کرده است. با این منطق برخی هموطنان، سوبسید باید ایرانه معنی شود نه یارانه. اصلا مجلس هشتم میتواند طرحی 6فوریتی به تصویب برساند برای پرداخت ایرانه به مردم. یادتان هست طرح جناب م. ک.بی (هر ایرانی 50 هزارتومان) آن طرح ایرانه بود و اگر ایشان به آرزویش میرسید و طرح پرداخت ایرانه اجرا میشد دکتر قصه ما دیگر حرفش حق بود و حتی اگر مبلغ پرداختی هزار تومان هم بود باید میگرفتند اما میان ایرانه و یارانه خیلی تفاوت است برادر. برادر و خواهر گرامی! اگر هدفمندی یارانهها را اجرا میکنند یارانه یعنی قشر ضعیف جامعه یعنی دودو تا، چهارتا اما ایرانه یعنی حق همه ایرانیها. اصلا آقایانی که سودای ریاستجمهوری در سر میپرورانند به مردم وعده دهند که ما به شما ایرانه میدهیم اما مردم عزیز! این که میگیرید یارانه است نه ایرانه! غضنفر تعریضی به سخن من زد و گفت پول از بیتالمال است پس حق همه است! نگاهی عاقل اندر ناآگاه به او کردم و گفتم بودجه وزارت ارشاد هم بیتالمال است، وزارت کشاورزی باید عین همان را بخواهد؟! وامهای دانشجویی بیتالمال است دانشآموزان هم باید عین همان را مطالبه کنند؟ اصلا حقوق کارمندان هم بیتالمال است مشاغل آزاد هم باید مطالبه کنند؟ چه حرفها میزنیم در جلسات سیاسی خانگی... . در آخر نکتهای اضافه کنم کولاک. همه میدانیم که ما ایرانیها سرانه مطالعه بسیار کمی را در جهان به خود اختصاص میدهیم اما ماشاءالله هزار ماشاءالله در همه حوزههای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، امنیتی، مدیریتی، پزشکی، مهندسی، فقهی و حقوقی صاحبنظر و کارشناس هستیم، جالب است نه؟ رکورد خوبی است برای گینس.
سالن همایش پر از جمعیت است و من در میان آن همه آدم گم شده ام مجری خندان پشت تریبون می ایستد و با کمی جنگولک بازی مراسم جشن را آغاز می کند در ابتدا همه ما را دعوت می کند تا به احترام سرود ایران بر پا بایستیم بلند می شوم و خودم را آماده زمزمه میکنم: سر زد از افق...
اما انگار اشتباه کردم چون صدایم در سالن گم شده است .این سرود "ای ایران ای مرز پر گهر" است که در حال اجراست و دستهای حضار در هوا میچرخد!
در تمامی کشور های دنیای امروز و در بین تمامی مردمان دنیای امروز و بین همه سرود های حماسی دنیای امروز فقط یک سرود در هر کشور ی وجود دارد که هنگام نواختن آن مردم به احترامش برپای خویش ایستاده و دست هایشان را روی قلب ها نهاده و با غروری ملی همخوانی میکنند . سرود ملی هر کشور همچون پرچم ، نماد ملیت و غرور ملی است و تمامی مردم جهان احترام به سرود ملی را همچون پرچم کشورشان برخود واجب میدانند.
در کشور عزیز ما نیز سرود ملی نماینده ملیت ماست. سرودی که هر نت آن نماینگر هزاران قطره خون شهیدان و سروقامتان به خاک افتاده وطن است. احترام به سرود ملی احترام به خود ما و شخصیت ملی ماست.نواخته شدن این سرود مقدس در هرگوشه و هرجا ناخوداگاه هر وطن دوستی را برپا می ایستاند و قلبش را به تپش وا می دارد.
اما چند سالی است که انگار عمدی در کار برخی ریگ به کفشان است تا سرود ملی ایران اسلامی را کمرنگ کنند . نیست خودشان همیشه کمرنگ هستند شاید به خیال باطلشان رنگ وارفته شان برخواهد گشت.
اگر دقت کنید مدتی است که در خیلی از همایش ها و جشن ها مجری برنامه مدعوین را به احترام سرود ایران به قیام میخواند وسرود"ای ایران ای مرز پر گهر"اجرا میشود.
این درست که داستان این سرود حماسی داستانی زیباست و حس نوستالژیکی را در همه ما زنده میکند.اما در حد سرود ملی کشور عظیم و فرهنگی ایران و انقلاب درخشان و جهانیش نیست. دوران اصلاحات که دوران سوء استفاده از تمامی مظاهر ملی جهت تخطئه وجه دینی انقلاب ما بود سعی و تلاش فراوانی شد تا این سرود به نماد اپوزیسیون تبدیل شود اما هوشیاری صدا و سیما و نهاد های غیر دولتی این نقشه را ناکام گذاشت . اما افراط در توجه به این سرود کار را به جایی رسانده است که مدت هاست سرود ملی را جز در آغاز برنامه های صداو سیما نشنیده ایم.
سرود "ای ایران ای مرز پرگهر" سرودی زیبا و پر معناست. و همه ما دوستش داریم اما به پا خواستن فقط شایسته سرود ملی است نه هر سرودی که نام وطن در آن باشد.
اگر این طور است چرا هنگام اجرای "وطنم" سالار عقیلی کسی بلند نمیشود؟ و یا برای اجرای بسیار عالی مرحوم محمد نوری . و دهها سرود دیگر که برای ایران عزیز ساخته شده است...
همه چیز را با هم قاطی نکنیم سرود ملی یکی است و پرچم هم یکی است. مفاهیم نهفته در بند بند سرود ملی ما حکایت 33 سال ایثار و ولایت مداری است. از خاوران، خورشید انقلاب ما بر تمامی جهان تابیدن گرفت و نور چشمان همه حق خواهان شد. سرود مقدس ما زیبا ترین و پرمعنا ترین سرود ملی جهان است. شاید برخی می خواهند سرودی بخوانند که محدود به مرزهای خاکی ایران باشد خب بخوانند اما سرود ملی نیست سدور ملی ما سرود شهیدان ماست شهیدانی که در گوش زمان نغمه عشق فریاد می زنند. سرود ملی ما پیام امام ماست استقلال و آزادی ماست. جاودانگی جمهوری اسلامی ماست. ما متعهدیم به رفع فتنه از سراسر دنیا نه فقط ایران و اندیشه بدان را از سراسر جهان دور خواهیم نمود و با دشمنان خدا چون آهن خواهیم بود حتی اگر سنگ خاره باشند.
شاید بعضی ها خوششان نمی آید که سرود ما این همه حرف برای گفتن دارد به همین دلیل سعی دارند تا کمتر خوانده شود ، شنیده شود و فهمیده شود.
شاید برخی بگویند چه فرقی می کند ایران ایران است سرود ایران هم برای ایران است. حرفشان درست اما نتیجه گیریشان نادرست است.سرود ملی سرود رسمی ماست و در تمامی همایش ها و مراسمات می بایست به احترام این سرود بر پا ایستاد نه سرود دیگری.مانند پرچم سه رنگ ما با کلمه طیبه لا اله الا الله که نماد ملی ماست نه هر پارچه ای که نام ایران بر آن نقش بسته باشد.
بنا براین زین پس برای سرود ملی مان برپا میخیزیم به احترام امام ، شهدا و وطنمان