منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

چرا احمدی نژاد؟


در دنیای ما رسم است که رئیس جمهورها انسان‌هایی هستند عموما شیک، چهره و تیپ شان با مردم(حداکثر) مردم کشورشان متفاوت است، جایگاهی که برای خود در نظر می گیرند گاه جایگاهی است بالاتر از اندازه زمینیشان…!!!بسیاری از آنان مردم محروم و مستضعف را خیلی زود فراموش می کنند، بعضی دیگر حتی در مقام سخن هم از مردم متوسط، مستضعف و مردمی که همواره نیازمند حمایت هستند نیز سخن نمی گویند، بعضی دیگر حزب و جناح و دسته و فک و فامیل هایشان برایشان مهم است، برخی دیگر به سعادت آباد ها دل خوش می‌کنند و با عهد و عیالشان(عیال‌هایشان) ۲۴ ساعته در آن زندگی می کنند، برخی دیگر با شعار “ایران برای تهرانی‌های شمال نشین” می آیند و برخی دیگر تا ساعت ۳ و ۴ نیمه شب برای دیدن فینال دو تیم اروپایی بیدار می‌مانند تا چشمشان فردا روزش قرمز باشد و در مقابل فلان رئیس کشور زورگو خواب آلوده لبخند ملیح همراه با خمیازه تحویلش بدهند تا آن رئیس نیز کف و سوت برایش بزند…برخی دیگر به نام های کارگزار برای ایران اسلامی و سازندگی جیب ‌های آقازاده هایشان را از بیت المال پر می کنند تا این پول ها صرف اتوبان سازی در کانادا و برج سازی در برخی از کشور‌ها شود…!!! اری من این رئیس جمهور ها را از نزدیک دیده ام و ساعت ها با آنها به صورت خصوصی و نیمه خصوصی بوده ام…
اما روایت امروز خاطرات سفر ۲ روزه با رئیس جمهوری است که پوست دستانش لطیف و نرم نیست، دستانش کار نکرده و ” زنانه” نیست، دستانش سرد نیست و لبخندش از روی اجبار و برای دل بری نیست، انرژی‌اش منفی نیست و خواه و یا ناخواه انرژی مثبت و احساس صادقانه‌اش حتی دل دشمنانش، منتقدانش و دوستان بی‌انصاف را نیز نرم می‌کند.
از رئیس جمهوری صحبت می‌کنم که آرزویش،‌ برنامه‌هایش و صحبت‌هایش در راستای رضای خداست، در راستای رضای امام زمان(عج) است،‌ حتی در صحن‌های علنی بین المللی موعود را به دنیا معرفی می‌کند،‌ بدون اینکه مایه عار و ننگش باشد و از بردن نام امام زمان(ع)،‌ منجی و اهل البیت(ع) به خود افتخار می‌کند…رئیس جمهوری که می‌کوشد تا از مستضعفان دنیا و آزادی خواهان واقعی در دنیا حمایت کند و شرایط ظهور امام زمان(عج) را همراه با مهر و خوبی‌ها مهیا کند،‌ رئیس جمهوری که بر خلاف رئیس‌ جمهوری‌های گذشته که تمام غایتشان پیاده کردن افکار پوسیده و مرده لیبرالیسم، سکولاریسم و نظام سرمایه‌داری در ایران بزرگ بود، به دنبال پیاده کردن حکومت و دولت اسلامی امام زمان(عج) پسند است.
امروز از رئیس جمهوری سخن می‌گویم که دلایل محکومیتش رسیدگی به مردم مستضعف، ‌سعادت آباد ننشینی، مملکت را شمال شهر تهران ندانستن، پول بیت المال را در جیب عده‌ای خالی نکردن، فینال فوتبال لیگ اروپایی ندیدن، ‌دست ندادن با زنان نا محرم، رسیدگی به مردم پاک روستا، ‌زنده کردن واقعی صحبت‌ها و اندیشه‌های امام راحل(ره) و اهداف انقلاب اسلامی ایران، پیروی بی چون و چرا از ولایت فقیه و مطیع امر رهبر بودن،‌ ایستادگی شجاعانه در برابر قدرت‌های استکباری عالم،‌ پیاده کردن احکام اسلامی،‌ مبارزه با افکار التقاتی دین فروشان و طرفداران لاشه پوسیده و متعفن لیبرالیسم و سکولاریسم، احترام به اعتقادات دینی، ‌قران کریم، وحی و پیامبر اکرم(ص)، برخورد با متعرضان و ساختار شکنان، باج ندادن به کشورهایی که تا ۵۰ سال پیش درخت نشین و بی تمدن بوده‌اند،‌ کسب عزت و اعلام استقلال ایران و ایرانی همانطوری که پدران ما کوروش و داریوش کبیر برای ایران عزیز نوشتند، خم نکردن سر مقابل یک مشت جنایتکار آدم کش است.
آری امروز ما باید تکلیفمان را با خودمان مشخص کنیم که به صورت واقعی طرفدار چه چیزی هستیم و اعتقاد اصیلمان چیست…؟
از اینها بگذریم،‌ چرا که وجدان‌های آگاه و آزادی خواهان دنیا و ایرانیان اصیل و ایرانی به معنای واقعی خود به خوبی این‌ها را درک می‌کنند.
وقتی دستان این رئیس جمهور را دیدم و در دستانم گرفتم و صادقانه او مرا در آغوش کشید، ‌نه به عنوان یک احساس انسانی،‌ بلکه به خودم بالیدم،‌ چرا که رئیس جمهوری که تمام دغدغه‌اش مردمی بودن است،‌ مهربان است در برابر دوست و خشمگین است در برابر دشمن، ‌آن هم دشمنی که همیشه دشمن باقی خواهد ماند،‌ چرا که از زمان‌های دور پدران ما نیز او را سر جای خود نشانده‌اند، ‌را در آغوش خود دارم…
با خودم گفتم خدا رو شکر که هنوز هم چنین آغوش‌هایی در دنیای سرد که گرگ‌های داخلی و خارجی بی رحمانه و در کمال بی انصافی احساس‌های پاک،‌ فرهنگ‌های اصیل و لطیف انسانی را با عناوینی دروغین همچون حقوق بشر، ‌دموکراسی و ‌حقوق زنان می‌درند، وجود دارد…!!!
آری رئیس جمهور ما دستانش زبر و ترک خورده بود که نشان از کار شبانه‌روزی داشت…صورتش خسته،‌ چشمانش نیمه باز و رمقی برایش نمانده بود…اما باز هم عاشقانه در حال خدمت به مردم بود…
این گوشه‌ای از خاطرات من در سفر دوم رئیس جمهور به اصفهان بود…
البته یک نکته رو هم باید بگویم که دوستان بی انصافی که آگاهانه و یا نا آگاهانه به تخریب بندگان خدا می‌پردازند باید در پیشگاه خداوند پاسخگو باشند،‌ اما گویا در جناح رقیب اصلا خدایی وجود ندارد که این دوستان بی انصاف شبانه روز شرایط بد و آشفته زمان مدیریت خودشان را به جای زمان حال که شرایط نشاط کشور است جا می‌زنند…و تنها یک سئوال می‌توان پرسید از این دوستان بی‌انصاف: چرا شما با ضد انقلاب، ضد نظام جمهوری اسلامی، ضد ولایت فقیه، ‌ضد ایران و ایرانی، صهیونیست‌ها، ‌دشمنان دیرینه فرهنگ و تمدن ایران عزیز،‌ دشمنان آبادی و سازندگی ایران اسلامی، ‌دشمنان پیشرفت‌های ایران عزیز در این شعارهمراه شده‌اید که:” هر کسی، غیر از احمدی‌نژاد؟ ” این سئوال من است… 

منبع:http://page17.ir

وای اگر از پس امروز بود فردایی!

کوران انتخابات است و شور و نشاط رقابت، هر روز پرحرارت‌تر از گذشته، انتخاباتی گرم و مشارکتی آگاهانه را نوید می‌دهد. روندی که نهایتا به تحکیم بیشتر نظام و یأس افزون‌تر مخالفان آن خواهد انجامید؛ نتیجه هر چه که باشد. اما این شور و حال در هر صورت تمام خواهد شد و در نهایت یک نفر و نه بیشتر براساس رای مردم، «مسوولیت» و نه «قدرت» ریاست جمهوری را بر دوش خواهد کشید. آیا ماجرا به همین جا ختم می‌شود یا پس از امروز فردایی هست؟ پس وای اگر از پس امروز بود فردایی! روز گذشته در مراسم «همایش دوم خرداد» که در حمایت یکی از کاندیداها برگزار شد، همه نوع اهانتی به رئیس‌جمهور فعلی کشور شد. «دولت مردم فریب»، «دیکتاتور»، «آدم کوچولو» و «عامل تحقیر ملت» از جمله تعابیری بود که یا در سخنان سخنرانان این مراسم یا در شعار حاضران با سوت و کف و خنده، نثار احمدی‌نژاد شد؛ رئیس جمهوری که حداقل تا 12 مرداد مسوولیتش رسما ادامه دارد و در صورت پیروزی، 4 سال دیگر تمدید خواهد شد.نکته مهم این‌که، سخنران اصلی این مراسم، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمد خاتمی بود، همان‌که حامیانش او را «سیاستمداری اخلاقی» می‌دانند و پس از انصرافش از نامزدی، بعضی گفتند: «خاتمی اخلاق را به جامعه بازگرداند.» و همو که در سفر انتخاباتی‌اش در شیراز، جایگاه اخلاق را در جمهوری اسلامی در خطر دانست و گفت: «اگر اخلاق در میان مسوولان و حاکمان جامعه تضعیف شود، به جامعه تسری می‌کند و جامعه مدنی در کنار جامعه اخلاقی معنا پیدا می‌کند.» و چه زیبا «اخلاق» در این همایش و صدها سخنرانی و همایش و میتینگ و نطق انتخاباتی دیگر که این روزها برگزار می‌شود، رعایت شده و می‌شود! خاتمی گاهی آنقدر اخلاقی بوده است که مرگ را برای دشمنان این نظام و این ملت هم بر نمی‌تابید و شعار «زنده‌باد مخالف من» می‌داد، ولی عجیب این‌که او در سخنان دیروزش، نه تذکری درباره بی‌اخلاقی‌ها داد و نه واکنشی نسبت به آنها نشان داد. براستی این همه توهین و مخالفت و همنوا شدن با بیگانگان علیه «منتخب قانونی ملت» چه توجیهی دارد؟ این نوشتار درپی دفاع از احمدی‌نژاد به عنوان یک کاندیدای ریاست جمهوری نیست؛ دفاعی است از جایگاه حقوقی رئیس‌جمهور فعلی کشورمان. اعتراض من به نامزدهای دیگر هم به عنوان رقبا نیست؛ اعتراضم به رفتاری زشت و بی‌اخلاقی مفرط است. امری که شیوعش، دامن همه را خواهد گرفت و اصلاحش، بسیار دشوار خواهد بود. این رفتار، به فرهنگ عمومی جامعه آسیب می‌رساند و مرزهای اخلاق را منهدم می‌کند. تلاش کنیم پس از فرونشستن گردوغبار و بازگشت آرامش و بیدار شدن دوباره وجدان‌ها و مهم‌تر از همه فردایی که خیلی زود خواهد رسید، «شرمنده» و «سرافکنده» نباشیم و بکوشیم برای ساختن بنایی نو، بناهای با ارزشتر را ویران نسازیم.  

منبع:مهدی فضایلیhttp://www.entiran.ir