منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

منتظران

پویشی برای خواستن آمدنش

تندیس باروت نمناک برای دکتر حسن عباسی!

چندی پیش تندیس باروت خیس طی مراسمی که در شلمچه برگزار شد برای میشل اوباما ارسال شد. این تندیس سالانه به فردی از دشمنان انقلاب اهدا می شود که ناخوداگاه قدمی در راستای کمک به اهداف ایران اسلامی برداشته باشد. میشل اوباما با اعلام جایزه اسکار برای فیلم ضد ایرانی آرگو بالاخره سیاسی بودن این جایزه را که نظر همیشگی هنرمندان متعهد اسلامی بود ثابت کرده و بر فرمایشی و دولتی بودن فیلم آرگو اذعان کرد.

خانم اوباما بدون این که خودش بخواهد کمک بزرگی به جبهه فرهنگی اسلامی کرد تا چشمان جهانیان بار دیگر شاهد صحت و سقم نظرات ایران عزیز باشد.

تندیس باروت خیس برای خانوم اوباما پست شد و اگر پست پیشتاز بوده باشد احتمالا الان پستچی درب خانه ایشان رفته و تندیس را تقدیم کرده و ایشان هم  شاید از روی خصلت های زنانه آن را برای خواهر شوهرش فرستاده باشد!

اما بحث ما اهدای تندیس باروت نمناک به دکتر حسن عباسی است. دکتر حسن عباسی از استراتژیست های خوش بیان و خوش فکر و متعهد انقلابی است که تحلیل های وی معمولا طرفداران زیادی دارد. تحلیل هایی که تمامی حوزه های فرهنگی سیاسی نظامی و اقتصادی را در می نوردد و حد و مرزی ندارد. از سینمای هالیوود تا نظامات سیاسی حاکم بر منطقه و  حتی مباحث ایدوئولوژیک  از نظر ایشان دور نمی ماند و در هر حوزه ای دستی بر آتش دارند.

اما مدتی پیش در برنامه دیروز امروز فردا تحلیلی ارائه دادند که شاید بتوان با کمی چاشنی مزاح ایشان را مستحق دریافت جایزه باروت نمناک دانست. باروت نمناک تندیس خیسی است که از طرف این وبلاگ به کسانی اعطا میشود که باوجود تعهد و علاقه به مبانی و آرمان های انقلاب اسلامی ناخواسته و از سر غفلت به برنامه های استکبار جهانی کمک می کنند! 

 

 

 

                           

دکتر عباسی  علت شکست آمریکا در طبس را استفاده از هلیکوپتر های فرسوده دانست که یکی از فرماندهان نیروی دریایی آمریکا به این عملیات اختصاص داده بود. ایشان بحث طوفان شن را کاملا رد کردند و ادعا نمودند که طوفان شن را ما در رسانه ها مطرح کردیم و آمریکا هم بر موج ما سوار شد اما دلیل اصلی همان هلیکوپتر های فرسوده بود!!

در سی سال گذشته ضربه ای که آمریکا در طبس خورده  آنچنان سهمگین و حیرت آور بود که هنوز کارشناسان نظامی سرگیجه دارند. معاون وقت رئیس جمهور امریکا در این باره می گوید : با هر تکان دست آقای خمینی  در حسینه اش یکی از هلی کوپتر های ما افتاد.

آیا او نمی توانست درحالی که تمامی قدرت های غرب در بهت به سر میبردند با گفتن این جمله که هلیکوپتر ها فرسوده بودند آبی بر آتش جان ارتش آمریکا بریزد؟

در حالی که آمریکای جهانخوار تمامی تلاشش را میکند تا به افکار عمومی جهان القا کند بحث امداد  غیبی و کمک خداوند به انقلاب ایران مطرح نبوده و اشتباهات ما در محاسبات باعث شکست شده است، یکی از تحلیل گران و استراتژیست های ما به کمک آنها شتافته و اصرار دارد که علت شکست طوفان شن نبود بلکه خود امریکایی ها از تجهیزات فرسوده استفاده کردند.

عجب حالی کرد پنتاگون این شب عیدی . سخنگوی وزارت دفاع امریکا میتواند با خیال راحت ادعا کند بله ما که میگفتیم  اشتباه محاسباتی داشتیم پس ای مردم دنیا در ماموریت های آتی دیگر هلیکوپتر فرسوده نمی آوریم و هیچ کس به دادتان نخواهد رسید!  ار همه اینها گذشته در باب این حادثه نص صریح حضرت امام(ره) آمده است .حضرت امام می فرماید: شن ها مامور الهی بودند. پس نیازی با اجتهاد حضرات و تحقیقات اضافی نیست. اجتهاد در مقابل نص؟

خدا رحم کرد دشمنان ما  این روزها به خویش مشغولند وگرنه اسرائیل اعلام می کرد علت شکست در جنگ سی و سه روزه خیس شدن باروت هامان در باران بود!

و حزب بعث  عراق نیزعلت فتح فاو در جنگ تحمیلی توسط دلاوران ایران اسلامی را سرد بودن هوا و نبودن پتوی اضافی  اعلام می کرد!

خوب است دکتر عباسی هر از گاهی در بین مطالعات استراتژیک کتاب نشان از بی نشان ها  و سایر کتب مربوط به عرفان اسلامی را مطالعه نمایند تا ذهنشان بیش از حد معادله ای نشود.

ظرفیت های گمنام اصولگرایی

استفاده از تمام ظرفیت های جریان اصولگرایی نقل تمامی  مصاحبه ها و اظهار نظرهای صاحب نظران و تریبون داران جریان اصولگرایی  خطاب به نامزد ها ، جبهه ها و جریانات داخل جریان اصولگرا در نزدیکی انتخابات ریاست جمهوری است. و حکایت از این دارد که در این شرایط بهتر است از همه ظرفیت های جریان اصولگرایی استفاده شود.حرفی صحیح که نه تنها در این شرایط بلکه در تمامی شرایط می بایست از تمامی ظرفیت جریان اصولگرایی استفاده کرد. اما تعریف  ظرفیت شاید بین برخی از ما تفاوت داشته باشد. ما ظرفیت جریان اصولگرایی را ظرفیتی کامل مینگریم جریان اصولگرایی را همچون رودی زلال و نسیمی آرام می شناسیم که در تمامی اقصی نقاط کشور جاری و ساری است. ظرفیت این جریان ازچوپان های دشت های زاگرس گرفته تا جاشوهای غیور جنوب و کارگران ذوب آهن و معدن ،دانشجویان متعهد و اساتید دانشمند و گمنامی هستند که برای  آبادانی کشور در تلاشند. اینها همه ظرفیت جریان اصولگرایی هستند. ما با این نگاه مخالفیم که هرگاه از ظرفیت جریان اصولگرایی صحبت می شود منظور جمع شدن 6 یا 7 نفر از افراد مشهور به دور هم جهت اداره کشور تفسیر گردد.

آیا اگر کسی از این چند نفر استفاده کرد اهل خرد جمعی بوده و اگر کسی این عزیزان را جهت همکاری مناسب ندید ظرفیت سوزی کرده و اهل خرد را خانه نشین ساخته است؟

آیا شهید شهریاری از ظرفیت های بی بدیل جریان اصولگرایی نبود؟ آیا از ظرفیت مدیریت اجرایی این بزرگوار استفاده شد؟ آیا اصلا برخی از ما ایشان را می شناختیم؟ نه ! دشمن او را بهتر از ما میشناخت و بزرگمردی از تبار عشق به آرمان های انقلابی را از ما گرفت. شهید مسعود  علیمحمدی، شهید احمدی روشن ، شهید داریوش رضایی نژاد.

خدارا شکر تیر دشمن به سمت دکتر عباسی کارا نشد تا این ظرفیت گرانبها با تدبیری از جنس تدبیر های سوم تیری(یادش به خیر!) دکتر احمدی نژاد بر کرسی ریاست سازمان انرژی اتمی بنشیند. تا خاری برچشم دشمنان باشد و استفاده از ظرفیت های جریان اصولگرایی.

صاحب نظران جریان اصولگرا سازو کاری بیندیشند تا تمامی ظرفیت های ناشناخته جریان اصولگرایی کشف ، شناسایی و به کارگیری شوند. در این صورت پویایی زائد الوصفی سراسر کشور را فرا خواهد گرفت.

پس اساتید و بزرگان جریان اصولگرایی وقتی صحبت ازظرفیت میکنند بهتر است ظرفیت را معنی در استفاده از سران جبهه ها و ائتلاف ها نکنند این عزیزان 1درصد ظرفیت هستند و ما 99 درصدیم!

بنابراین اگر جبهه ای نامزد مستقل معرفی کند نمی توان اورا متهم به عدم استفاده از ظرفیت جریان اصولگرایی کرد. زیرا ممکن است این جبهه نتواند با آن یک درصد کار کند اما بتواند حداقل 50 درصد از آن 99 درصد را احیا کند.

البته در مثال جای مناقشه نیست مبادا قصه 1درصد و 99 درصد ما به علت شباهت خارجی اینگونه معنی گردد که آن یک درصد هم مثل همان یک درصد است نه اینطور نیست و یک درصدی که دراین یادداشت نام میبریم پیشکسوتان ، مدیران و دلسوزان متعهد نظام اسلامی هستند اما اگر جبهه ای و جریانی از 5-6 نفر از این عزیزان استفاه نکرد ظرفیت سوزی نکرده است.

ظرفیت شناسی کنیم و رویش های بدیع انقلاب و سربازان امام خامنه ای را بشناسیم.آفتاب نسل سوم بسیار روشن تر از نسل های قبل است.